بنام الله
امروزه ما در جامعه چند مدل طیف ولایت مدار داریم که وجود هرکدام قبل از انکه برای ولایت فقیه مناسب باشد خطرناک است
اول گروهی که ولایت فقیه را تازمان تناسب فکری و اعتقادیشان می خواهند یعنی همینکه بین اندیشه و اعتقاد خود با نظر ولی زمان اختلاف مشاهده کنند سر ناسازگاری و قهر را بپا می دارند در واقع اینان ولی فقیه ای که متناسب با خودشان باشد را می پذیرند
گروه دوم کسانی که تعصباتی رفتار می کنند ومکنافع تیمی و قومی و مذهبی را مد نظر دارند و ولی ای را می خواهند که از صنف سیاسی و مدنظر خودشان باشند
گروه سوم تقدس گرا هستند مانند سایر مردم کهع اینها همواره دنبال افراد دارای ظاهر بسیار مقدس میروند به نوعی در پی افرادی اسمانی نما هستند کسانی که دارای بعد روحانی بسیار قوی باشند در حالی که هر کس که دارای بعد روحانی بسیار قوی باشد لزوما در بسیاری از مناسبات توانمندی ممکن است نداشته باشد
گروهی حس مالکیت به حکومت دارند و در پی تداوم یک جریان خاص هستند و اینکه منصب ها را ملک خود و خویشان خود میدانند
واما گروهی که احساساتی رفتار میکنند مثلا صرفا عاشق و دلباخته شخص هستند و تنها از روی احساس برخورد میکنند به نوعی که اگر عدم کفایت فرد مورد علاقه شان ثابت شود بجای تعقل دست به اقدامات تلافی جویانه و اشوب خواهند زد و ولی فقیه را به عنوان یک شخص معین می پذیرند در حالی که حواسشان به جایگاه ولایت فقیه نیست زیرا این جایگاه مهمتر از شخص ولی است زیرا ولی می ایند و میروند اما جایگاه باید ماندگار باقی بماند که همان اصل ولایت فقیه است
خلاصه اینکه افت های زیادی در جامعه در ارتباط با نحوه تعامل و مقبولیت و مشروعیت بین جامعه و رهبری وجود دارد که همین کج فهمی ها موجب فتنه و چند دستگی می گردد در واقع ولایت مدار واقعی کسی هست که به ولایت زمان با چشم بصیرت نگاه کند نه احساس و علاقه و تعصب و قدرت و اینها البته ابراز احساسات و تعصب بسیار خوب و بجا است اما پس از بصیرت نه پیش از ان وگرنه سخن مگس و شیرینی همیشه بوده و هست
شناسایی یاران و فادار و بی وفا و یاران بدون ثبات و کسانی که به فردایشان اعتمادی نباید بشود بسیار مهم است زیرا زمان تغییر دهنده وضعیت است
به نظر من روشنفکری در این زمینه یعنی عمومی کردن نگاه جامع به ولی فقیه و ولایت فقیه بسیار بجا خواهد بود زیرا ممکن است فردی توانمندی شرعی و سیاسی بسیار مناسبی برای رهبری داشته باشد اما بین مردم تقدسی برایش دیده نشود اما از ان سو فردی به ظاهر مقدس اما ظعیف بتواند از جریانات احساسی و مذهبی بهره برده و به عنوان والی سرپرست جامعه شود که بهتر است با ایجاد فضای علمانه در سطح عمومی برای اینده کار را اسان نمود البته این سخنان من را دال بر هیچ مناسبتی در رابطه با رهبر بعدی نکنیدوتنها اینده نگری بهتر از توقف است ان شاالله در سایه همین حکومت الهی هرچند دارای ایراد فراوان ظهور تحقق یابد و جهان اصلاح شود و همچنین بنده بعید میدانم امر فرج انقدر طول بکشد که ما نگران اینده باشیم احتمال بسیار در همین اینده نزدیک اگر کمی دقت داشته باشیم فرج حاصل می شود و امید تنها شانس حرکت است
فقط باید صبور بود و دقیق نه عجله کرد نه نا امید شد پرچم حق به زودی البته با مجوز شخص امام برافراشته خواهد شد چه ان المدار ولی فقیه باشد وچه غیر ولی فقیه مهم فرج است که به امید خدا در سایه و حمایت همین حاکمیت واقع گردد البته فنته در پیش است و گریزی از ان نیست دردها و زخم ها در راه است اما این دردها و زخم ها به مثابه وضعیت بهرنج بیمار پیش از جراحی است که موجب اقدام اورژانسی می شود و زیاد به طول نخواهد انجامید که مداوا خواهند شد
بنام الله
در مورد مطلب قبلی در باره نظریه تکامل لازم به ذکر است که ان نظریه عقیده راستین من نیست و تنها برای برسی و دریافت نظر مخاطبان مطرح شده و صحت یا رد ان را من نمیدانم
بنام الله
دو نظریه درباره خلقت انسان وجود دارد یکی نظریه وحیانی که می گوید انسان به شکل کامل در نخسا بار خلق گردیده و نخستین بشر حضرت ادم پدر انسانها است و نظریه دوم نظریه تکامل است که در سطح علمی و زیستی بدان می پردازند که می گوید انسان امروزی محصول یک فرایند تکامل طبیعی است وانسان یکی از سرشاخه های طبیعت است که به شکل تدریجی بدین شکل درامده وجدیدا این نظریه دوم شدیدا توسط حاملان تهاجم فرهنگی در حال پردازش برای مخاطبان عام است من چند سوال مهم دارم که پاسخ انها به حق نزدیک است
1ایا طبق انچه دانشمندان باور دارند انسان جسمانی میلیونها سال بر روی کره زمین در حال زیست است؟
2ایا پیش از حضرت ادم انسانی بر روی کره خاکی زندگی می کرده؟
3ایا وجود انسان پیش از حضرت ادم بر روی زمین توجیهی دارد
4به نظر شما در صورت صحت این سخن که انسانهای میلیون ها سال در کره خاکی حیات دارند ایا این انسانها روحی برابر با داشته اند و یا خیر انان روح حیوانی داشته اند و در واقع انسان نیستند بلکه انسان نماهایی هستند که بر اثر تکامل به وجود امده اند و حیوان هستند و تهی از روح الهی و قوه عقل و استدلال و تنها به خاطر وجود ظرافت های جسمانی در برخی موارد ابتدایی توانسته اند بر اساس عادت و نیاز از برخی ابزار برای شکار و زندگی استفاده کنند مانند سایر حیوانات/
5ایا الله متعال از انجا که انسان روحانی را برای زندگی جسمانی در بهشت افریده بود با الگو برداری از جسم همان حیوانات البته با ظرافت وکیفیت بشتر برای بشر جسم حیوانی در حد عالی قرار داده تا بتواند به عنوان ابزار ادراک نعمتها از ان استفاده کند؟
6ایا ان موجودات حیوان صفت که ممکن است طبق افسانه های باستان در واقع همان دیو ها بوده باشند که کریح و منظر و وحشی صفت بوده اند و با ورود انسان به زمین از روی تمایلات جنسی و و غارت اذوقه های انسان با انسان وارد نبرد شده و به دلیل عدم توانایی عقلی سرانجام مغلوب و نسل انان منقرض شده باشد؟
7ایا این نظریه علاوه بر پاسخ گویی به نظریه تکامل هیچ تعارضی با باورهای اعتقادی ندارد و برای جلوگیری از انحراف عوام و روشن فکری جامعه هدف مناسب نیست؟
به هر حال روح انسان نیاز به یک جسم حیوانی با ساختار خاکی داشت تا بتواند در بهشت زندگی کند زیرا دنیای خاکی زیستگاه او بوده و این جسم کنونی ویژگی هایی داشت که اندام سایر حیوانات نداشت و علاوه بر ان الله حق دارد که از انچه پیشتر خلق کرده برای اینده نیز استفاده کند و همچنین اینکه تفاوت ما با سایر حیوانات از نظر جسمی انچنان نیست بلکه روحو معرفت ما موجب تفاوت است و ما در واقع روحی حلول کرده در جسم هستیم .و وجود همشکل برای ما نمیتواند دلیل بطلان واقعیت اعتقادی ما شود .و ما هیچ نوع خویشاوندی با دیو ها و و سایر موجودات نداریم و انسان خویشاوندی نزدیک به الله دارد نه غیر
بنام الله
از همان سالهای نخست حکومت اسلامی از زمان پیامبر گرفته تا خلفای راشدی و ال امیه و عباسی الا تا کنون در جوامع اسلامی به تبعیت از جوامع مذهبی در غرب و شرق عالم همیشه مبحث دخالت دین و شریعت در حکومت و سیاست مطرح بوده که اوج ان در قرون گذشته در اروپا منجر به تقابل شدید مدرنیته و مذهب گردید که با توافق نظر تمام کارشناسان به دلیل نبود بلوغ معنوی و عدالت و رستگاری در جامعه کلیسا و قشر روحانی ان دوره و همچنین تفسیر و تحلیل غلط مذهبی عاقبتی جز فروپاشی مذهب و رواج بدون اخلاق و بدون نظارت دنیای مدرن نبود
دست اخر این نظریه که مذهب و دین مانع و سد راه پیشرفت و دانش و علم است منجر به انچه شد که امروزه بر جهان شاهدیم راهی که ادامه ان حیات بر این کره خاکی را شدیدا تهدید می کند
اما از دیدگاه حق و عدالت دین چیزی جز سیاست نیست
دین نه یک موجود فرا زمینی بلکه امری کاملا متناسب با زندگی در کره خاکی و بر گرفته از شاخص های حیاتی در این سیاره است دین دو وجه ظاهر و باطنی داری که وجه ظاهری ان جز برای فراهم کردن شرایط سالم برای زندگی اجتماعی و شخصی بر روی این کره نیست و این نوع دین غالبا برای عموم مردم که از نظر تکامل به معیشت الهی ناسالمند طراحی شده تا زمینه فساد و هرزه گری و اجحاف میان نوع بشر بسته باشد و انسان ها بتوانند در چهاچوب اخلاقی و تکلیفی معینی در کنار یکدیگر زندگی سالم داشته باشند و ریشه ان در ذات بشر و شاخه های ان تا هرکجا که مربوط به انسان شود ادامه دارد در واقع دین درخت طوبای زندگی زمینی است
و تمام انسانها جز زندگی در سایه ان راهی برای اسایش و ارامش ندارند و همین اصل زمینی موجب می شود تا دین و مذهب حقه که معیار سنجش درستی و یا نادرستی ان در اخلاق و فطرت ما جای گرفته در تمام امور وارد شود من جمله سیاست و حکومت که این دو شاخص های زندگی جمعی هستند
دین معنایی به جز احیای نظم اخلاقی و زمینی نیست و برای زندگی زمینی فراهم شده به همین علت باید در سیاست و حکومت نه ادغام بلکه همسان باشد
این سخن که امام سوم می فرمایند اگر ایمان ندارید ازاد مرد باشید بیان این نکته است که حد اعلای ایمان مردانگی است در واقع بین ایمان و ازاد مردی تفاوتی وجود ندارد شما اگر از نظر باورهای اعتقادی به ظاهر ایمان نداشته باشید اما اخلاق و عدالت را سیره راه خود کنید انگاه بین عمل شما با دستورات الهی فرقی نخواهد بود شما ازاد مرد که باشی میشوی خود قران حتی اگر قران را باور نداشته باشی
اما یگانه راه رسیدن به این تکامل ابدی چیزی جز نشستن در کشتی دیانت نیست یعنی حتی اگر ازاد مرد هستید باید ایمان هم داشته باشید و در اختیار دین باشید تا این روند تکامل در تمام نوع بشر مستمر باقی بماند کسی نمیتواند با این ادعا که انسان کامل و بالغی است خود را رها از بند مذهب و دین و صمد از ان بدانید زیرا تنها صمد الله است وجود ازادمردی بدون باور و اعتقاد به دین مانند ساختمان بدون سازه است که به زودی فرو خواهد ریخت
درواقع دین داخل در سیاست نیست که انرا از سیاست دور بتوان کرد بلکه سیاست داخل در دین است و بخش عمده وجه ظاهری دین سیاست است و اگر کسی بخواهد سیاست را از درون دین بیرون کشد هم دین ناقص شده و هم ان سیاست بمانند دستگاه گوارشی است که از جسم خارج شده پس به زودی بو خواهد کرد و کرم زده خواهد شد و این سخن حق و پاک و شایسته ای برای این تفکر غلط است
در این زمینه یعنی حکومت مذهبی اگر هم نقص و ایرادی پدید اید به دلایل دیگر من جمله عدم علم و سلامت در حاکم و یا دستگاه حاکمیت و یا عدم توانایی و فراهم نبودن شرایط و یا جبر ستم گران و یا نبود درک و برداشت درست از دین می باشد و البته کسی به جز معصوم نمیتواند دین کامل را متجلی ساز البته عالی بهتر از خوب و خوب بهتر از متوسط و متوسط بهتر از بد است و همین شاخص برای خردمندان کافیست تا بر حکومت دینی توسط علما و اندیشمندان مهر تایید بزنند حتی با وجود نواقص و مشکلات فراوان البته تکامل باید مستمر ادامه داشته باشد و توقف یا عقب گرد توجیح پذیر نیست
وجه باطنی دین که امروزه بنام تصوف و یا فلسفه و عرفان بخش اندکی از اشخاص را درگیر خود کرده هم شاخص هایی دارد هم منافعی در ان است و هم ضرر های فراوان و هم به دلیل اسرار امیز بودن و مبهم بودن به مانند اقیانوسی می ماند که هر شناگری را تاب دوام در ان نیست پس بهتر از هرکسی به سمت ان حرکت نکند و اگر هم قرار باشد کسی ان راه را برگزیند نخستین شرط ان رسیدن به تکامل معنوی و عملی در ظاهر دین است و کسی که هوز ظاهر دینش و ازادمردی اش کامل نشده شایسته ورود به باطن دین نیست باطن دین فرازمینی و اخروی می باشد جایی که پرده ها کنار میرود و حقیقت رخ می نماید جایی که دیگر کسی توانایی فساد و گناه ندارد و این مرحله انتهایش عارف شدن و فنا الله شدن است که به دلیل وجود توهمات و زود باوری ها و دام های پیش رو بهتر است از ان دوری شود و اگر کسی شرایط مناسب برای درک انرا داشته باشد بدون تصمیم پگیری و عمد و انتخاب به درون ان کشیده خواهد شد ونیازی به برنامه ریزی و ریاضت و چله نشینی ندارد البته انجام تمام این امور شاید مسافت اندکی از راه را باز کند اما موجب ایجاد نقصان در ظاهر دین شده سرانجام زیبایی ندارد
بنام الله
گوشه ای از نظرهای برخی دوستان به مطلب و در انتها پاسخ به انان
: فراتر از تشریفات
(06-09-1394 03:21 ب.ظ)sale63 نوشته شده: بنام الله /// اعتماد به روسیه و ادعاهایش ذوق کردن ندارد مگر مقام معظم رهبری کمبود دارند که وقتی اقای پوتین یک راست به ملاقات ایشان رفت همه ذوق زده شده اند این در شان اصحاب رهبری نیست تازه اقای پوتین که برای دست بوسی نرفته بودند و جز خواستهای ملی و جهانی خودش بدنبال چیزی نبود ایا تا کنون شما از روسها از خود گذشتی دیدید که حالا به دست دوستی او چنین دلبسته اید؟ وای بر ما از این همه بی بصیرتی . فردا چگونه در رکاب ام زمان بر طغیان روس ها تیغ خواهید کشید در حالی که انان تعهد شمارا در دست دارند ؟
بروید دوباره خودتان را جمع کنید و همیشه بدانید سگ برادر شغال است و امریکا و روسیه هردو یک روح در دو جسم هستند . این راه بی راهه است و نمیبینید چگونه بی بی سی و سی ان ان از همکاری ایران و روسیه استقبال می کنند و چگونه وسیع روی ان مانور می دهند
جناب ولاتی بسیار انسان شریف و صالحی هستند اما اگر افرادی مو را می بینند برخی ها پیچش مو را به کمین نشسته اند .
دوست عزیز! از این خبر کسی ذوق زده نشده ولی اهمیت دیدار آقای پوتین با رهبری معظم انقلاب بر کسی پوشیده نیست و من نمیدونم روی سخن شما به کیه که همه رو متهم به بی بصیرتی و گمراهی میکنید!
انسان عاقل هرگز نباید انگیزه این رو داشته باشه که موجودی رو که دشمنش نیست، تبدیل به دشمن کنه.
در ثانی چه کسی گفته امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) میاد روس ها رو گردن میزنه؟!
در آخر هم به نظرم اون چیزی که شما به "پیچش مو" تعبیر میکنید، چیزی جز "توهم توطئه" نیست.
همرزم گرامی اول یک سوال از شما دارم
اینکه فرق بین وهم و عقل را توضیح بدهید دوم اینکه روسها اگر دشمن نباشند فعلا حتما در اینده نخواهند توانست یک حکومت مذهبی قدرتمند را در همسایگی خود تحمل کنند و اینکه هرگز هم دوست ما نبودند و نیستند و نخواهند بود . من واضح گفتم که ما نباید با روسیه زیر یک پرچم باشیم یعنی نباید با انان متحد شویم اما این را هم گفتم که لازم نیست با روسها تقابل و یا اختلاف کنیم بلکه باید نسبت به روسها فعلا سکوت کنیم و جبهه خود را از انان جدا بدانیم زیرا ما و انان اصلا اهداف و نیات مشترک نداریم .
روسیه سر دنیایش می جنگد وما روی باورها و اعتقادات و تکلیف شرعی و انسانی و برای اخرت
روسیه بارها به سرزمین ما تجاوز کرد و به مردم ما اهانت ایا فراموش کرده ایم؟
و اینکه اری امام زمان با تمام حاکمان ستم گرد خواهد جنگید چه غربی و چه شرقی فرقی ندارد و چه حاکمی که به ظاهر لباس اسلام پوشیده باشد .معیار توحد و ایمان است . گمان نکنم حکومت روسیه و چین بعد از ظهور امام زمان دودستی سرزمین خود را تقدیم امام کنند . ما یعنی ایران در حال بلوغ است و رشد و این قدرت جوانی هم مشتری زیاد دارد و هم دشمن فراوان اگرامریکا دشمنی کند روسها مشتری هستند ولی ما نه فروشی هستیم و تسلیم شدن در کارمان هست درسته؟
از قدیم گفته اند سلام....بی طمع نیست حالا اگر پوتین خارج از عرف دیپلوماتیک برای ملاقات با رهبر انقلاب رفتار کرده جای شک دارد نه خوش بینی . وقتی میگوید ما از پشت به متحدانمان خنجر نخواهیم زد جای شک دارد وگرنه باید میگفت ما به شما خنجر نخواهیم زد / منظورش این است که تا زمانی که طبق رای ما با ما باشید خنجر نخواهید خورد و اگر از این اتحاد خارج شوید خنجر خواهید خورد این یک تهدید است نه تضمین
شما باید بدانید که یک سیاستمدار در حد پوتین حتی روی نگاهش برنامه دارد چه برسد به سخنانش
اری دوست من همه ذوق کرده اند که چنین سروصدا شده هرکس نداند گمان میکند پوتین مسلمان شده . از قدیم گفته اند از دانه همان برون تراود که در اوست و در مغز پوتین چیزی جز قدرت طلبی و سلطنت چیزی نیست و راه رسیدن به قدرت و سلطنت همان است که امریکا و بریتانیا کرده اند
البته من در تقابل با رای رهبر سخن نمیگویم زیرا میدانم شخص رهبر هم واقف به این مسائل است اما امان از اصحاب تنگ نظر
دوم اینکه قدرت هرگز در دست انسان نیست بلکه سایه قدرت بر سر انسان است و ان هم گوش به فرمان امر الله و خلیفه اش و قدرت طلبی بشر توهمی مصیبت بار بوده تا کنون
قدرت در اباد کردن است نه در تخریب پس هیچ بمبی نماد ابر قدرت بودن و ضامن امنیت کسی نیست بلکه ابادگری ضمانت امنیت و بقا می باشد چگونه بشر ادعای قدرت دارد وقتی برای کنترل فقط دودرجه دمای زمین نمیتواند اتحادی برقرار کند اما ذات الهی نظام فیزیک و فرای انرا در اطراف ما به اتحاد دراورده تا من و شما صبحی چند بر این کره خاکی ازمونی را سپری کنیم
قدرت ایمان و باور است . الله درهای بسته را می گشاید پس او و خلیفه او و ایمان به او و نیت برای او برای ما کفایت می کند بر هر ممکن دیگری که هر ممکن دیگری غیر از این وهم و تصوری باطل است
سلام
دوست عزیز! البته نظر شما محترم... ولی وقتی قدرت تحلیل ندارید، مجبور نیستید بنویسی
سوریه به نیابت از ما درحال جنگ است و خط مقدم ماست !!
واین جنگ برای کشو رما خیلی فراتر از آن چیزی که تصورش هم بتوان کردمهم است
در این عرصه اگر کسی هم خواهان کمک باشد حتما از آن کمک گرفته خواهد شد .اگر اخبار رو به پیگری کرده باشیم متوجه کمک های نظامی روسیه خواهیم شد .
ابعاد این جنگ انقدر گسترده است و جنگی درونی است که تا 5 ساله جز ویزانی چیزی برجا نگذاشته است و داعشیان هم به شدت مورد حمایت کشوره های غربی است اصلا دست نشانده همان هاست
از پیشرفته ترین خدمات جنگی تعذیه میشن .بناربراین حمایت روسیه برای ما کمکی بسیار خوب خواهد بود
و این متقاعد کردن روس به اسانی بدست نیامده .البته درسته کشورهای مادیگرا تا جایی منافعی براشون نباشه وارد عمل نمیشوند .حتما برای روس هم منافعی دارد ولی چیزی که مورد اهمیت است نجات کشوری دوست و بردار!
این نمونه ای از برخورد چند نفر از دوستان با مطالب مربوط به روسیه من است جواب
بنام الله
جواب اول اینکه اینده نشان خواهد داد تحلیل یعنی چه و دیدگاه و تحقیق و اینده نگری چیست . دوم اینکه روسیه در طول تاریخ و هم اکنون جزو کشورهای مستکبر و طاغوتی بوده و هم اکنونم بر کسی پوشیده نیست که سیستم سیاسی کمونیستی این کشور تا چه اندازه با اسلام دشمنی دارد و بعد اینکه دست روس ها بیشتر از امریکایی ها به خون مسلمانان و فارسی زبانان اغشته است و همچنین اینکه
روسها نیتی جز تعمین منافع مستکبری خود و عرض اندام در مقابل غرب ندارند و سوریه و منطقه را به عرصه زورازمایی نمایشی خود گیر اورده اند و علاوه بر ان تلاقی مقطعی برخی منافع بین ایران و روسیه نمیتوان دلیل رفاقت و دوستی باشد و اینکه یک مرد مسلمان هرگز به دشمنان خود با خوش بینی نمینگرد و همیشه انان را با چشم شک و بی اعتمادی مینگرد تا غافلگیر نشود و جناب اقای ... نه شرقی و نه غربی ایا این شعار از ارمان ها و اصولهای ممتاز انقلاب 57 نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شما خوب میدانید روس ها با چین و کره شمالی و هند که هر سه از غیر مذهبی ترین حکومت های و جمعیت ها هستند متحد است ؟ هندی که مرکز بت پرستی و چینی که شدیدا غیر اسلامی و کره ای که دارای طاغوتی ترین حکومت مدرن است. فرق اینها با بلوک غربی و عربی در چیست؟ به من جواب بده اگر با اتحاد با کفار و مشرکان می شد دنیا را نجات داد پس هزار و اندی مظلومیت امام ایا کار بی هوده ای نبوده ایا امام علی نمیتوانست با ابوسفیان بر علیه ابوبکر و عمر شورش کند ایا امام حسین نمیتوانست با عقب نشینی از حق و عدالت با متحد شدن با برخی اصحاب از واقعه جلوگیری کند؟ ایا امام صادق نمیتوانست با عباسیون معامله کند؟ یا ایا امام رضا نمیتوانست با مامون مدارا نماید ؟ ائمه از خیلی ها میتوانستند کمکهای نظامیومالی دریافت کنند اما زیر بار این خفت نرفتند چرا؟ زیرا هدف و نیت باید خالص باشد و هر پیروزی به هر قیمتی نمی ارزد
اگر قرار بر منافع ملی و دنیوی باشد که نفع امریکا و اسرائیل برای ما در مقابل اعراب بسیار بیشتر و فراتر از حد است پس دشمنی ما با غرب سر چیست ایا جز بر سر باورهای مذهبی و اعتقادی ؟
ایا شما فکر کردید وظیفه حکومت ما دفاع از مرزها و ایران زمینو ایرانیان است؟ که این اوج بی شرافتی نسبت به ائمه خواهد بود زیرا وظیفه ما به عنوان یک مسلمان طبق قران و سیره معصومین کاملا مشخص است یک مسلمان هرگز خود را وابسطه به قومو کشور و زبان نمیداند بلکه در نگاه او زمین یک کشور و همه انسانها اقوام و هستند و زبان همه زبان اخلاق و انسانیت است برای حفظ اسلام ایران را هم میتواند فدا کند مادر و فرزند را هم فدا می کند. روسیه همان مار خوش خط وخالی می باشد که وارد لباس ما شده
اگر روسیه در تقابل با غرب و متحد ما می باشد چرا روی رگ اعصاب غربی حرکت می کند ؟ موشکش حامل نام پاریس است و برای اتحاد با فرانسه چانه زنی می کند ؟ به نظر شما هواپیمای روسیه را انکارا سر از خود سرنگون کرده یا فریب غرب را خورده وقتی با فرمان ناتو اینکار را میکند و سپس روسیه خیلی خونسرد رفتار میکند و ترکیه را زیر بار تحریم ها و تنبیح ها مالی قرار میدهد ایا این نمایش واضح نیست که غرب به واسطه فتنه و عملیات روسیه اقدام به تنبیه ترکیه کرده تا هم ترکیه را وادار به کوتاه امدن از سیاست یکجانبه اش در منطقه کند و هم همچنان به عنوان یک شریک بتواند ان را برای خود نگه دارد زیرا ترکیه در سال اخیر شدیدا خارج از برنامه غرب در منطقه رفتار کردهو باید تنبیه میشد و این جریان زدن بمب افکن روس فقط خوراک این فتنه بوده/
فردا پس فردا هم نوبت عربستان است تا تنبیه شود تا از مسیر نقشه پیچیده غرب و شرق برای منطقه از این بیشتر منحرف نشود /
عزیزان این بازی ابلیس است غرب و شرق را اداره می کند به واسطه خادمانش . تا کی سر زیر برف نگه داریم و طبق معیارهایی که خود انان ساخته اند تحلیل و تفسیر کنیم و هر روز در دام انان فروتر رویم؟ الله و اعلم اما اینده همهچیز را ثابت خواهد کرد که کی درست می بیند و کی عینک ساخت بیگانه بر چشم گذاشته
بنام الله
قابل توجه برخی مخطبان فهیم و باسوادم اینکه بنده از نظر اکادمیک دیپلم هم ندارم چه برسد به اینکه از سیاسیون باشم .نه من در هیچ حزب و جناحی نه عضوم نه فعالیت دارم و جز خودم با کسی داد و ستد سیاسی ندارم و مکن اصلا سیاسی نیستم بلکه از نظر من تمام مطالب و عقاید و نتیجه گیری های من مذهبی است و اینکه سیاست داخل در مذهب است نه مذهب داخل شده به سیاست
دوم اینکه من نه اخبار می اورم و نه در عالم الست هستم و نه از کشف و شهود بهره می برم بلکه تنها خادم کوی حضرت مهدی ام .اگر حسن نظر و رای ای در ما کسی به مناسبت حسن نظرش می بیند چیزی جز کرامت امام و الله نیست
سوم اینکه بنده تا پای جان بدون در نظر گرفتن انچه هستم وکی هستم ویا اینکه طرفم کیست و چه جایگاهی دارد صرفا با نگاه بر حق و عدالت در حد توان برای فرج و یاری امام ویارانش تلاش خواهم کرد
اما انچه من در رابطه با رفتارهای روسیه در مطالب پیشین اوردم نه نقل از کس و یا منبعی بوده و نه اخبار غیب بکله تنها نتیجه براورد وضعیت سیاسی منطقه و نگاه بی طرفانه خودم به مسائل و نتیجه گیری شخصی خودم هست و لازما برای هیچ کس نه حجت است و نه اجبار به راستی سنجی و برداشت برای همه ازاد است هرکس را الله عقلی داده اما دم خروس را باور کنیم یا لباس عروس
دم خروس این هست روسیه:ما از پشت به متحدانمان خنجر نخواهیم زد/ اعتلاف روسیه با محور مقاومت برای نشان دادن دروغین و ظعیف بودن اتحاد غربی هست/روسیه متحدان منطقه ای اش را می پسندد و اعتلاف غربی را باطل میداند . روسیه هزاران گاف چنینی داده اما حالا اینم لباس عروسش. اقا اول بعد از عملیات های مشکوک پاریس روی موشکهایش نام پاریس را مینویسد یعنی ای داعش ما داریم انتقام پاریس را می گیریم بعد جناب پوتین معصوم می اید تهران نزد رهبری دم از وفاداری اش با ایران می زند. سپس اولاند مظلوم می رود روسیه برای اتحاد با روسیه در جنگ با داعش با پوتین بزن وبرقص راه می اندازد
خدایش مگه ما خریم یا کودن که نفهمیم دارن چکار می کنند؟
روسیه اول با ما متحد شده در سوریه بعد فرانسه هم به این اتحاد وارد می کند حالا کسی هم خبر ندارد که فرانسه رهبر میدانی اعتلاف عربی و غربی در منطقه است
ایران که عمرا قصد وارد شدن به اعتلاف غربی را نداشت نهایتا ناخواسته عضو این اتحاد شده حالا این هم بماند که فردا روس ها کلی سر ما منت مکیگذارند ومارا بدهکار خود خواهند دانست واینکه فردا هر گندی در هرکجای جهان بزنند ما باید بجای دفاع از مظلومان سکوت کنیم و اینکه مجبور باشیم در اینده یا در هر جریانی با روسها متحد شویم ویا اگر نشویم انان ادعا کنند ایران بی وفایی کرده
من نمیدانم این سرداران کارکشته ما بر اساس چه منطقی به این نتیجه رسیده بودند که باید با روسیه همکاری کنند؟
در حالی که حتی از نظر میدانی هم دخالت روسیه نخواهد توانست از سقوط بشار جلوگیری کند زیرا این نسخه ای که غرب برای منطقه پیچیده حالا حالا ها به جلو حرکت خواهد کرد
از نظر من ما باید بدون اتحاد با هر قدرت جهانی وبا تکیه بر وحدت اسلامی با داعش و امثال ان مقابله و مبارزه کنیم اما باید فاتحه سوریه هم بخوانیم و خود را برای بعد از ان اماده کنیم که دیگر نه داعش بلکه بزرگتر ان را روبرو خواهیم دید سقوط بشار اسد به معنای فروپاشی نظام سیاسی سوریه خواهد بود و از دست دادن سوریه یعنی لبنان و عراق هم با بحران مواجه خواهند شد و بقیه داستان هم مشخص است
ما راهی جز مقاومت و اماده شدن برای یاری امام و یارانش نداریم سربلندی در انتظار فرج است
بنام الله
اقتصادی پویا و شکوفا خواهد بود که رویکرد ان جهانی و بر پایه پاسخگویی به نیاز جوامع باشد بدون توجه به ثروت اندوزی و غارت جیب جوامع زیرا اقتصاد در نظام سرمایه داری در بلند مدت نافرجام و حامل زیان ها و عواقب بسیار وحشتناک خواهد بود که امروزه جامعه جهانی دارد بدان نزدیک می شود
نخستین انگیزه برای وارد شدن به عرصه اقتصاد باید چرخاندن چرخه مالی در محور عدالت و توسعه همه جانبه ثروت بدون ایجاد فواصل طبقاتی باید باشد نظام اقتصادی از وجوه
تولید تجارت و کسب و کار نشات می گیرد که هر کدام شاخص ها و وجوه خود را دارد نظامی پابرجا و دائمی خواهد ماند که در بخش تولید ان اصول عدالت به عبارت کیفیت کمیت و امنیت و توسعه و سلامت و نظارت همهئ جانبه تحت مدیرت عادلانه اداره شود مثلا در بخش تولید باید کارگر سهم مناسبی از درامد داشته باشد نه اینکه بیش از 80درصد درامد به سرمایه داران برگردد زیرا این گونه سهم بندی منجر به ایجاد فاصله طبقاتی و از بین رفتن انگیزه کار و رشد فساد و سواستفاده و دزدی و همچنین موجب پایین امدن کیفیت و بالا رفتن کاذب کمیت می گردد در حالی که یک صنعت باید روح زندهو شاداب داشته باشد نه روح کسل و بی حال و این روح را کارگر و افراد زحمت کش ان امر ایجاد می کنند
در اقتصاد روی کرد حمایتی از صنایع خدماتی و تولیدی باید دارای اصول و قواعد باشد و ان حمایت مالی و معنی باید منجر به رشد و توسعه شود نه اینکه دری برای فساد و سود جویی صنایع قرار گیرد
حمایت و ساپورت صنعت زمانی کاری درست است که قوانین و تضمین های گسترده ای در جهت بهره بری و و نبوغ ان صنعت در نظر گرفته شود و صنایع را گرفتار سنگ کوب و یا درجا زدن نکند بلایی که امروزه سر صنعت خودروی ایران امده همین درجا زدن است
قرار نباشد که تا ابد شرکتی ساپورت شود و ان شرکت از نظر معنی بمیرد و فقط به فکر فساد و کسب حمایت های بی حد باشد درحالی که هنوز رشد نکرده و در سن کودکی خود درجا میزند به کودک زن ندهید و او را پرو نکنید حمایت نباید مانند حجله ای شود که در ان بر روی همه تا قیامت باز باشد بلکه باید هر شرکت و تجارتی که از ان بهرهمند شده به زودی طی زمان مشخصی بتواند با استفاده از ان حمایت خود را به تکامل برساند و جواب گوی اقتصاد جامعه خود باشد و حتی باید طی مدت مشخصی از نظر مالی حمایت هایی را که دریافت کرده تا رشد کند را باز گرداند تا برای حمایت از سایر صنایع استفاده شود
اگر صنعتی دولتی هست باید درست اداره شود و اگر خصوصی باشد باید در قراداد و تعهدات این مطالب گنجانده شود
تولید به قصد ثروت جواب گو نیست و ظالمانه خواهد شد تولید باید انگیزه اش چرخاندن بازار جوامع باشد مردم نباید اکثر درامد خود را که حاصل سالها کار و زحمت است یک شبه در بازار در غماری یکجانبه ببازند
نسبت درامد مردم با نرخ اجناس باید سنجیده شود نه نسبت نرخ داخل با خارج از کشور زیرا مردم ما با مردم بلاد دیگر در درامد ونسبت دخل و خرج برابر نیستند
فرق هست بین کارمندی در فلان کشور که با پس انداز سه ماه حقوق خود خودرو می خرد با کارمندان ما که با کنار گذاشتن سالها حقوق میتوانند خودروی نقد بخرند
شوخی که با کسی نداریم این دخل و خرج خود تهاجمی فرهنگی از داخل است که نتیجه اش صوق دادن جامعه به سمت درامدهای نامشروع است یعنی حرام خوری
اری حرام خوری همین است که افراد برای رفع نیازهای دنیوی خود در یک اقتصاد نابالغ بدنبال کسب روزی ناروا می روند رشوه کمکاری پارتی بازی امتیاز طلبی ریاست طلبی و دزدی و پولشویی و رندی بازی و وام گیری و ربا و تجارت فراقانونی قاچاق
ادم حرام خور هم که ایمان نخواهد داشت و جامعه بی ایمان موجب تاخیر در ظهور است
چه لقمه های حرام که فرزندان شما ناخواسته میخورند در چنین اقتصادی رحم و مروت و قانون همه دور زده خواهد شد و تهمت ها زیاد و زیاده خواهی ها بسیار و بسیاری از مردم فقیرو فقرا عقده ای و عقده مادر جنایت و نا امنی خواهد بود
در چنین جامعه ای معنوات و خانواده و جایگاه احترام لوس خواهد شد چه ان جامعه لباس اسلام پوشیده باشد چه اوریان باشد
در چنین جامعه ای جز فتنه اری فتنه چیزی رشد نخواهد کرد و دنیا طلبان قدرتمند و مردم همه دنیا طلب خواهند شد و صالحان
اری صالحان بسان شیرانی در گندم زار دنیاطلبی اصراف خود گم می شوند و فرصتی برای جلوه و تجلی بدست نخواهند اورد
زیرا در جامعه چنینی معیارها وابسته به شرایط روز در نظر گرفته خواهد شد
بنام الله
فتنه نفوذ
مدتی است که از مقامات بلند پایه کشور شاهد بیاناتی در ارتباط با فتنه جدیدی بنام نفوذ هستیم
در حالی که چیزی بزرگتر و خطرناکتر در انتظار ما است که نفوذ تنها یکی از شاخص های ان است
فتنه ای عظیمی که پیش روی امت ایران است فتنهی ای بسیار بدتر از نفوذ است و ان بریدن سر انقلاب است که همانا سر انقلاب ولایت فقیه است
من قصد تبرئه یا حمایت از کسیرا ندارم وهرگز نمی گویم که مقام معظم رهبری در تمام امور درست رفتار کرده و یا اینکه ایشان چقدر توانمند ومقاوم هستند زیرا این امور به من ربطی ندارد و مردم و علما قضاوت خواهند کرد انچه من می گویم جایگاه ولایت فقیه است نه شخص ولی فقیه زیرا اشخاص تغییر می کنند همانگونه که ائمه یکی پس از دیگری امدند و رفتند و انچه مستمر وهمیشگی خواهد ماند جایگاه امامت است و انچه امروز در انقلاب ایران باید ماندگار بماند ولوس نشود جایگاه ولایت فقیه است و از انجا که توانمندی افراد و علما با هم تفاوت دارد اینکه گاهی رهبری عالمتر از رهبر بعدی یا پیشین باشد و یا اینکه درمقامات معنوی برتر از بعدی یا قبلی باشد و یا اینکه در علم کم و بیش باشند این امری عادی و معقول است وایرادی ندارد هرگز پنج انگشت شبیه هم نخواهند بود زیرا تکامل در تفاوتها شکل می گیرد وتنها نقطه کمال است که نیاز به تفاوتها ندارد وائمه همان نقاط کمال هستند که همه شبیه هم هستند و بدون تفاوت اما یاران انان وسربازان انان در صورتی به تکامل می رسند که مکمل هم باشند و رهبران یک امت یا باید کامل باشند یا مکمل یکدیگر وانچه افت روزگار است تفاوتها نیست بلکه تقابل ها است
خوش بختانه امروز رهبر جهان تشیع ولی فقیه زمان در تمام جوانب نشان دادهاند که مکمل بسیار مناسبی برای ولی فقیه قبلی خود یعنی سید روح الله هستند و ایشان نمونه جامع و بارزی از همان خصوصیات سید قبلی را دارند وحتی به عقیده من در بسیاری از مسائل ایشان از حضرت امام خمینی برتر نیز هستند هرچند امام خمینی نیز در امور و شاخص هایی از ایشان برتر بودند و البته هردو روی یک سکه اند و ان نجات اسلام ومسلمانان از کفر وطاغوت ونابودی
فتنه ای که در پیش است همانا بریدن سر انقلاب است و ان حذف جایگاه ولایت فقیه از حکومت اسلامی در واقع جدا کردن واژه اسلام از جمهوری اسلامی وتبدیل حکومت سیاسی ایران به جمهوری ساده البته در ظاهر و لباس مسولان مسلمان
یعنی مسلمان مومن حاکم جامعه مسلمان دذر حالی که حکومت اسلامی یعنی عالم مسلمانی که حجت الله بر زمین است به نیابت از امام والله سرپرست مردم باشد
هر چه امروزه ما می کشیم از همین واژه جمهوری لعنتی است که متاسفانه در سالهای نخست انقلاب چاره ای جز استفاده از ان نبوده و در حال حاظر هم زمینه برای کنار گذاشتن ان وجود ندارد وتنها باید جلوی رشد انرا گرفت
این فتنه سربازانی بسیار در بین مقامات کشوری دارد همان کسانی که برای فرار در روزتنگ رفته اند برای خود وافراد خانواده خود از کشور دیگری تابعیت گرفته اند یعنی هم اکنون تابعیت دوگانه دارند و دیگر افرادی که بنام اقوام و نزدیکانشان با دشمنان رابطه دارند البته این افراد و تیم هایشان برای رهبری و بدنه وفادار به ولایت فقیه پنهان نیستند . و متاسفانه عده ای بی بصیرت هم فریب انان می می خورند و به دلیل ارضای مادی و دنیوی به سمت اینان حرکت می کنند که وظیفه علما و محافظان انقلاب اسلامی یا همان پاسداران انقلاب اسلامی علاوه بر حمایت از رهبری حمایت قاطع از جایگاه ولایت فقیه است البته گاهی مشیعت الهی سرنوشتی را رقم خواهد زد که در ابتدا ناخوشایند اما درانتها منجر به فرج خواهد بود
بنام الله
بازی غرب در جهان به مرکزیت خاورمیانه و شامات روز به روز در حال پیچیده تر شدن و فتنه انگیز تر شدن است
در حوادث قبلی پاریس ما به وضوح شاهد طراحی و یک بازی احمقانه بودیم که با مدیریت خود فرانسه و طراحی یهودی صورت گرفت اما در حوادث اخیر بازی بسیار زیرکانه و مخفیانه تر بوده به توری که به این سادگی نمیتوان مهره ها را در کنار هم و در ارتباط با هم قرار داد .اینبار طراحی بزرگتر در کار بوده که در پی ان تمام شواهد از ساختگی بودن این حوادث دور می شود
به هر حال این ها مهم نیست مهم این است که ما بدانیم در پس این طراحی ها و نقشه ها و بازی ها چه هدف بزرگتری نهفته است؟
غرب در سوریه و عراق و شبه جزیره عرب به دنبال چه است و اقدامات بعدی انان چه خواهد بود ؟
لزوما نقش داعش در هدف نهایی غرب در شامات چیست؟
این اتحاد جهانی بر علیه داعش که حاصل برنامه ریزی از پیه تا بام است برای چیست و اخرت این جریان به کجا خواهد انجامید؟
ایا ظهور و سقوط داعش سراغازی بر تولد یک توطئه فراگیر نیست ایا اصلا قرار شده داعش حذف شود ؟غرب دارد چه کار می کند و اینکه من قبلا شدیدا از بازی روسیه در منطقه بیم داشتم و خواستار جدایی حرکات مقاومت از روس ها بودم امروزه ان بیم ها و شک ها دارد بروز می کند جایی که روسیه مدام در حال نزدیک شدن به غرب است زیرا تلاقی منافع انان با غرب هر روز بیشتر می شود و روز به روز روی شیطانی این موجود نجس هم دارد واضح تر می شود
ایا ماموریت روس ها کشاندن ایران به سمت جبهه غرب نبود؟
روس ها در واقع امی بودند برای منحرف کردن جریان مقاومت و اوردن مقاومت در بازی غرب
ما باید از متخصصان و مقامات و فرماندهان خود سوالات بسیاری بپرسیم تا انان خود به حقیقت دست یابند زیرا شنیدن و خواندن حقیقت از چون من و امثال من تاثیری بر انان ندارد و باید انان را به چالش بکشیم تا تعقل کنند و زود باوری را کنار نهند و در شناخت حق و باطل دقت کنند
لوس کردن جریان مقاومت و در اختیار گرفتن ان توسط جامعه جهانی از اهداف انان است
زره زره مارا قانع به حذف بشار اسد می کنند زیرا گره کور فتنه اخرالزمان استقامت مقاومت بر حفظ یک فرد است زیرا امروز این فرد یا واضح بگویم شخش بشار اسد ستون اصلی و تنها شانس برای جلوگیری از سقوط شامات است
بهع محض حذف این اقا بازی غرب کاملا تغییر میکند و روی شیطانی اش را نمایش خواهد داد
سقوط بشار اسد برای غرب یعنی مرگ مقاومت زیرا میدان را از دست خواهیم داد و تحت فشار قرار خواهیم گرفت
و در این عرصه بازی زیرکانه پوتین برای کنترل ایران و حزب الله خیلی تا کنون موثر بوده
و اخر عاقبتی لشکری که به جای قناعت به قدرت ایمان و الله دست نیاز به سمت کفار دراز میکند چیزی جز چشیدن زخم فریب نیست
اصلا ظهور داعش تنها برای دقت کنید
ظهور داعش تنها برای رو کردن دست و توان و نقشه ها ی مقاومت بوده . داعش ابزاری برای شناخت مقاومت بوده در حالی که مهره اصلی دارد برای ورود به میدان خودش را گرم می کند ما سرگرم دست و پنجه نرم کردن با این نوچه متوهم هستیم
البته مشیعت الهی بر این امر هست که ما اولا تعقل کنیم و به سادگی در میدان حریفان گل به خودی نزنیم وتنها طبق ارمانها و توانمندی ها خود عمل کنیمو همچنین صبر پیشه کنیم و هرگز به دشمنان اسلام در غرب و شرق روی خوش نشان ندهیم که این مصلحت اندیشی عاقبت خوش ندارد
در پست های بعدی این مطلب ادامه خواهد داشت