بنام الله
اگر مخاطب این وبلاگ بوده باشید قطعا می دانی در تحلیل هایم بارها به شروع فتنه بزرگ در ایران در اینده نزدیک اشاره کرده ام
همیشه نگران وقوع وقایع نامطلوب در ایران بودم که در جریان انتخابات اخیر و همچنین مواضع اخیر برخی خواص شاهد ان هستیم
این مسیر با توجه به مسیر تحولات جهانی خبر از شرایط بحرنج د اینده نزدیک می دهد هم در ایران و هم در منطقه و این ازمون بزرگی است
طبق پیشبینی های من روسیه نیز دارد با خیانت به جبهه مقاومت در راستای تعامل با غرب تغییر رویه میدهد این مسئله روز ب روز وشن تر خواهد شد
المپیک بعدی در مرکز سکس و فحشای جهان برگزار خواهد شد چیش بینی من مقارن با این جشنواره شیطان پرستی سقوط سوریه و شاید تحولات نا مناسب در ایران است
از خطر های پیش رو خانه نشین شدن رهبری و قهر اصحاب صالح ایشان با مردم است
البته این سختی ها زود گذر و در راستای خیزش نیروهای مهدوی خواهد بود ظاهرشان نامطلوب اما نتیجه ان ب نفع جریان مهدویت خواهد شد
این مطالب غیب گویی نیست بلکه نتیجه نگاهی متفاوت به شرایط است
نویسنده هیچ ادعای کاذبی ندارد و این پیش بینی ها حاصل برسی سائل گذشته و معاصر و حال است و ممکن است دقسق از اب در نیاید و با یک تغییر پیش بینی نشده مسیر تحولات عوض شود و زاویه چرخش داشته باشد اما تا کنون مسیر حرکت وقایع به سمت این پیش بینی در جریان است الله اعلم
وظیفه مردم صبر و شکیبایی و حمایت از ولی فقیه و مقاومت است
سرانجام توافق هسته ای شکست است
عدم جنگ و اشوب داخلی در ایران از واجبات است تحت هر شرایطی نباید خیابانهای ایران به میدان درگیری تبدیل شود حتی اگر برای رهبری اتفاقی بیافتد بر یاران یشان بردباری تکلیف است و رهبر خود وظیفه خود را میداند لازم به گفتن من نیست
پاکستان را مراقب کنیم او دوست ما نیست و خطر ب حساب اید .
ترکیه بازنده تمام این بازی ها خواهد بود
عربستان دچار سردرگمی و حرکات غیر عاقلانه فراوان خواهد شد نه دوست میتواند حمایتش کند نه دشمن
برخی متحدان اسراییل ب او پشت خواهند کرد متحدان درجه دو و سه اما برخی ب ظاهر دشمنانش با او رفیق خواهند شد در این امر روسیه ب نفع تلاویو چرخش خواهد داشت
امریکا با دستهایش در مننطقه بازی خواهد کرد و خودش را تا جایی که ممکن است وارد جنگی بزرک نمیکند
اتوبان افریقا ترکیه قفقاز محل تولد گروهک های سفیانی می باشد بل اخص امثال بوکوحرام و النصره و اینها
تیم های سیاسی سوری ضد بشار اسد دشمن درجه یک اسلامند
هرگونه اتحاد با هر کشوری خارج از دایره مقاومت به نفع ما نیست
ایرانیان نیاز نیست نیاز نیست
نیاز نیست
برای توسعه کشور برنامه ریزی طویل المدت انجام دهند باید تمام امکانات را روی دو دهه پیش رو مخصوصا ده سال اینده متوجه کنیم این مدت یک گذرگاه است جازدن در ان یعنی نابودی
سقوط هر چه بیشتر قیمت نفت به نفع ما است نباید بگذاریم قیمت نفت بالا رود ما بدون نفت لطمه چندانی نخواهیم خورد اما دشمن منطقه ای ما بدون درامد نفت فلج خواهد شد این جنگ است
ترکیه را نه دوست نه دشمن نگهداریم بهتر است
نباید جبهه عراق را ترک کنیم و تا جایی که خدا بخواهد در سوریه حظور داشته باشیم اما در انجا لجاجت نکنیم این یک تاکتیک است
به سمت ثبات در افغانستان پیش رویم و سعی کنیم این کشور را دوست خود نگه داریم مرز های شرقی و شمال شرقی و شمال غربی ما باید ب راه ارتباطی اول ما با دنیا تبدیل شود زیرا غرب و جنوب دارد تبدیل به میدان نبرد میشود ما نیاز به یک در دوم داریم
هرگاه امریکا اقدام به خارج کردن نیروهایش از خلیج فارس ب سمت اقیانوس هند کرد این علامت تصمیم امریکا برای حمله ب ایران است
مدیترانه دریای سرخ و شمال اقیانوس هند میدان دریایی اینده هستند
بر روی زمین خاورمیانه تا حدودی شاخ افریقا میدان هستند
در اسمان همه با هم و همه بر علیه هم هستند
حفظ جبهه یمن و لبنان و غزه و عراق ضروری است و حیاتی ای کاش جبهه سوریه حفظ شود اما گمان نکنم زیرا سرنوشت ان به سرنوشت یک شخص گره خورده
حرکت لشکر امام زمان به شکل سپاه های مردمی و لشکر های داوطلب است البته با پشتیبانی نهاد ها نظامی انقلابی
سال های سختی پیش رو است
دعای مردم برای کم شدن بلاها و تلفات و زخم ها موثر است
سیستم سیاسی موجود حاصل تجربه کشورهای مختلف و بر اساس آموزه های ملی و بومی و برگرفته از ارزشهای اصیل اسلامی و شیعی می باشد و ارزشهای شیعی در جای جای قانون اساسی نمایانگر است. البته این مساله به معنای آن نیست ک این سیستم سیاسی هیچ عیب و نقص ندارد، بلکه برخی از ایرادات سیستمی دارد و لکن در وضعیت فعلی و با توجه به محدودیتهای بازنگری در قانون اساسی، تغییر در قانون اساسی دارای پیچیدگی های خاصی است.
البته مقام معظم رهبری در سفر به استان کرمانشاه و در دیدار 24/7/1390 خود با اساتید و دانشجویان دانشگاههای آن استان ، بحثی را پیرامون تغییر در نحوه انتخاب رئیس قوه مجریه مطرح کردند و طرح این موضوع باعث اظهار نظرهایی در مراکز دانشگاهی و تشکل ها و احزاب سیاسی و بین سیاسیون گردید. البته در پاسخ به این امر و چگونگی و چرایی آن ذکر چند نکته لازم است:
1- طرح موضوع تغییر در ساختار نظام اجرایی در جمهوری اسلامی ایران توسط مقام معظم رهبری برکت وجودی شخص ایشان و جایگاه ولایت مطلقه فقیه را بیش از پیش برای همگان نمایان میسازد. آنچه مسلم است این است که طرح این بحث توسط ولی فقیه دلالت بر این دارد که در نظام ولایی هر جایی که ضرورت تغییر و دگرگونی ایجاب نماید ولی فقیه به تکلیف الهی خویش عمل نموده و چراغ راه را برای ملت روشن می کند.
2- مقام معظم رهبری در سخنان خود رشد و بالندگی و نشاط و شادابی و تأثیرگذاری و قدرت و دوام جمهوری اسلامی ایران را بیش از هر چیز دیگری در راستای ایجاد جامعه اسلامی و امت اسلامی به منظور اینکه انسان ها به کمال معنوی و کمال الهی برسند مد نظر قرار داده است. مؤید این امر مراحل 5 گانه ای است که در پاسخ سؤالات مطرح شده توسط ایشان ترسیم گردیده است این مراحل که شامل تشکیل انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی، تشکیل جامعه اسلامی و تشکیل امت اسلامی می گردد در هدف غایی و نهایی خود به کمال انسانی منتهی می گردد. بنابراین دقت در مفاد بیانات ولی امر مسلمین جهان دلالت بر این که ایشان به لحاظ الهی بودن نظام جمهوری اسلامی رکود و پیری را در آن تا زمانی که خارج از فرامین الهی حرکت نکنند، قابل تصور نمی داند و اگر هم زمانی مردم از شیوه فعلی انتخاب رئیسه قوه مجریه احساس رکود نمایند که البته این امر در آینده نزدیک محتمل نمی باشد موضوع تغییر ساختار نظام اجرایی و نحوه انتخاب رئیس جمهور از مستقیم به غیر مستقیم (توسط نمایندگان ملت آن هم پس از بازنگری در قانون اساسی) را به عنوان راه برون رفت از احساس رکود می داند.
3- مقام معظم رهبری در بحث تغییر ساختار نظام اجرایی، مراکز فکری و تصمیم گیری و تصمیم سازی بویژه حوزه و دانشگاه را مورد خطاب قرار داده است. با عنایت به اینکه ایشان «بحث تغییر در ساختار نظام اجرایی کشور از ریاستی به پارلمانی را به عنوان یک نمونه مطرح فرمودند و در همین زمینه نخبگان جامعه را جهت بررسی موضوع و راهکارهای عملی کردن آن، مأمور کردند لذا بر همه مراکز دانشگاهی و حوزوی و تشکل ها و احزاب و گروههای سیاسی، لازم که جهت روشن کردن موضوع و راهکارها و روش های مختلف جلساتی را برگزار نموده و نظرات عملی و سیاسی خود را به جامعه و مسئولین ذیربط ارائه نمایند تا آنچه که دغدغه معظم له است رفع گردد.
4- مطالعه قوانین اساسی کشورها نشان می دهد که نظام های حکومتی متفاوتی بر کشورهای مختلف دنیا اعمال حاکمیت می نماید و این نظام ها از دیدگاههای متفاوت قابل بررسی است. از جمله این دیدگاهها و زوایا عبارتند از:
الف: انواع حکومت از حیث تعداد حاکمان
ب: انواع حکومت از حیث تمرکز قدرت و پراکندگی آن در سطح یک کشور
ج: انواع حکومت از حیث مشارکت مردم
د: انواع حکومت از حیث جهان بینی الهی
در دنیای کنونی هر یک از این موارد طرفدارانی را به خود اختصاص داده و هر یک از این نظامها خود بحث های مفصلی دارد که جای پرداختن به آن در این مقال نیست. آنچه که مهم است این است که نظامی مورد توجه ما می باشد که مردم در آن نقش اساسی را ایفاء کنند.
1
.مشکل اصلی در کشور ما اولاً؛ از اجرا نکردن دقیق قانون اساسی و قوانین بالا دستی همچون سند چشم انداز و برنامه های پنج ساله توسعه و سیاست های کلی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در بخش های مختلف سرچشمه می گیرد .ثانیاً؛ از ضعف مدیریت ها ، برنامه ریزی های نادرست ، نگاههای سطحی و عملکرد های سلیقه ای ، سوء استفاده های مالی و مفاسد اقتصادی و تقدم منافع حزبی و جناحی بر منافع کشورو.... است
2.انتخاب افراد صالح و شایسته و توانمند می تواند ما را در رسیدن به اهداف و پیمودن مسیر پیشرفت کشور کمک نماید ، بخشی از این مسئولیت متوجه نظام است که نیروهای شایسته و کارآمد را تربیت نماید و بخش دیگری متوجه مردم است که بهترین و صالح ترین افراد را برای عهده دار شدن مسئولیت های کشور برگزینند.
اگر نگاهى به آموزههاى اسلامى داشته باشیم، عامل انسانى و وجود انسانهایى پرورش یافته، کاردان، معتقد و متعهّد به اصلاح و پیشرفت جامعه، از اهمیت ویژه اى برخوردار است و به هر میزان جامعه اى از چنین افرادى برخوردار باشد، به همان اندازه بر مشکلات فائق آمده و گام در مسیر تکامل مادى و معنوى خویش مىنهد. اهتمام ویژه انبیا و امامان(ع) به این موضوع به عنوان اولین اقدام در جهت اصلاح جامعه بهترین دلیل بر اهمیت آن است. اصلاح معضلات و مبارزه با مفاسد، نیازمند مجموعة مدیریتى سالم، متعهّد ومتخصص است و مسلماً تنها مردماند که مىتوانند با انتخاب صحیح مسئولان اجرایى و قانونگذارى کشور بسترهاى اساسى این امر را فراهم آورند. بنابر این بخش مهمی از حل مشکلات و معضلات جامعه درواقع به حسن انتخاب و یا سوء انتخاب مردم باز می گردد .
3. وظایف و مسئولیت ها در کشور ما به خوبی مشخص شده است ومسئولیت قوای سه گانه کشور و بخش های مختلف معین است آنچه لازم است این است که مسئولان کشور همچون بازوی توانمندی برای رهبری عمل کنند و اهداف و منویات ایشان در مسایل مختلف کشور ،که با استفاده از نظر مشورتی کارشناسان در مجمع تشخیص مصلحت و غیر آن تنظیم شده است، را جامع عمل بپوشند .براستی اهدافی همچون رشد و بالندگی علمی و تلاش برای رسیدن به قله های علم و فناوری ، نهضت نرم افزاری و تولید علم و فکر ، جهادی اقتصادی و اقتصاد مقاومتی ، مهندسی فرهنگی ، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و... مسیر روشنی را فرا روی کشور قرار می دهد که باید ملاک عمل و حرکت مسئولان در بخش های مختلف باشد .
4.متأسفانه دنیا گرایی ، مقام پرستی و منفعت طلبی ، گرایشات حزبی و عدم اعتقاد راسخ به مسیر نظام موجب شده تا شاهد زاویه داشتن برخی افراد با رهبری و ولی فقیه باشیم و آنگونه که باید این گونه افراد خود را با نظام اسلامی منطیق نکنند .
بنام الله
یکی از اموری که همیشه در اکثر جوامع با ان روبرو هستیم اعتراض است در وجوه مختلف و حدود متفاوت که متاسفانه این اعتراض ها همیشه و غالبا بجای رسیدن به هدف موجب بدتر شدن شرایط و ایجاد وضعیت نامطلوب برای هردو طرف هم معترض و هم متعرض می شود
اعتراض در وحله اول به معنای هدف قرار دادن متعرض نباید باشد یعنی باید کار کرد اعتراض نه به معنای تعرض و تعارض بلکه باید به معنای عرضه باشد این نخستین قدم برای رسیدن به مطلوب است که هم سیره ائمه بود و هم علمای اسلام در طول تاریخ و هم روش امام خمینی بوده که در ابتدای امر به امر به معروف و نهی از منکر اهمیت دادند که میشود همان عرضه
همیشه نیت باید اصلاح و کمک به متعرض باشد نه تعرض به او باید ما اولا ایراداتمان را در یک چهارچوب مشخص و ارام و منطقی به طرف مقابل عرضه کنیم و از او بخواهیم دلیل و یا برهان خود را اعلام کند و حق دفاع به او بدهیم انگاه اگر قانع نشدیم به داوری بگذاریم گاهی لازم است ما کوتاه بیاییم و گاهی باید پافشاری کنیم بستگی به معلفه های ان وقت دارد
اعتراض به معنای عرضه خواسته ها و گلایه ها یا راهکار ها میتواند باشد اما انچه در عرف جهان امروز از اعتراض به معنای اشوب و زور رانی و اقدامات نابهنجار وجود ندارد نه راه گشا هست و نه درست و اخلاقی
ما باید همیشه در چهارچوب ارام و بدون عجله و اقدامات تحت عصبانیت مطالب را پیش ببریم نباید بی جهت و تحت تاثیر افراد امی و نادان و مغرض که قصد ماهی گرفتن از اب گلالود را دارند اقدامات ناشایست انجام دهیم اشوب اقدام به زور و خرابکاری تحت عنوانی باطل و غلط است حتی اگر شیعیان در مقابل کفار قصد اعتراض داشته باشند نباید به حرکات ضد انسانی که در شان ما نیست دست بزنند مثل ترور و خرابکاری و اشوب البته این به معنای عدم خروج بر ظالم و یا سرفرود اوردن زیر بار ظلم و یا سازش با مغرضان و دشمنان نیست ما با دشمنان خود باید به سختی و با قدرت و صلابت رفتار کنیم و هواره بر انان خروج کنیم البته وقتی شرایط ان فراهم باشد و موقعیت مناسب باشد باید همواره ظلم را افشا کنیم و در جبهه ضد ان سنگر گیری کنیم و همیشه باید از فرهنگ و تمدن اسلامی دفاع جانانه داشته باشیم و به حقوق مظلومان توجه کنیم و اسکل بازی در نیاریم به معنای دین
شیعه باید در هر شرایطی حتی نبرد انسانیت و اخلاق را سرلوحه اعمال خویش قرار دهد و برای نفسش کاری نکند
عزیزان اعتراض یعنی عرضه حق و بیان حق و تقاضای حق اگر بعد از تمام این مراحل حق پایمال شد نوبت به دفاع از حق و تنبیه ظالم میرسد ولی اینکه بی جهت و از روی اطلاعات غیر قابل دقت و از روی تعصب و این سری موارد بیاییم فضای جامعه را نا ارام کنیم این شایسته دین و تمدن و فرهنگ ما به عنوان مسلمان و ایرانی نیست
عزیزان فتنه سنگینی در راه است دشمن ب شدت احساس خطر و احساس ابطال بقا کرده از هر روزنه و پنره ای برای ضربه زدن به اسلام و امنیت و رفاه این مردم وارد می شود دیده اید کسی که دارد غرق می شود دست و پا می زند الان دشمما در حال دست و پا زدن هستند پس لگدهای انان بسیار خطرناک است نباید به انان مجال داده شود تا اخرین تیر های در اسلحه را شلیک کنند
با اتحاد و همدلی و همزبانی و با به هم چسبیده شدن این فرصت را از دشمن بگیرید چیزی تا ظهور امام نمانده شاید خیلی ها باور ندارند که امامی هست اما هست این همه نشانه و علامت که قرن ها شنیده ایم و نوشته اند همه دارد یکی یکی نمایان می شود یعنی تمام پیش گویی ها و بشارات و علائم درست است الا همین وجود مقدس امام زمان نادرست؟ فکر کنید همیشه قرار نیست انچه نیت و میل ما با ان موافق است درست باشد عزیزان شاید یک بارم حق با ما باشد
اگر هم کسی قصد اعتراض و گلاه ای دارد با در نظر گرفتن موارد بالا پیگیری کند تا بهتر به حق خود برسد ب الله جای درگیری داخلی و فتنه دیگر نداریم دشمن دارد سوریه را از دست می دهد و پیروزی های اخیر کمر صهیونیسم را شکسته اما انان ول کن نخواهند بود و روز ب روز مجبورند برای بقا دست از محافظه کاری و پنهان کاری بردارند و علنی تر با ما درگیر شوند و کارهای زشتی مانند ترور انجام دهند انان چشم دیدن پیروزی ایران بر داعشیان ندارند زیرا هیمنه انان را خواهد شکست دشمنان ریا کار ما و دو چهره ما سرانجام مجبور به تقابل رودر رو با ما خواهند شد و انچه پیروزی را برای ما ارمغان می اورد وحدت و همدلی است رهبر عزیز امسال را سال همدلی نامیدند این از روی بصیرت و اشراف به مسائل بوده به این اسامی که بر سالها گذارده می شود توجه کنید اینها اسم نیت یک دستور عمل است یک راهکار الله اکبر الله و اعلم یا الله
شهید مدافع حرم
داوود نری موسایی
یک روز پرسیدی پسر عمه نظرت درباره شهادت چیه. گفتم نترس درد ندارد خوشمزه است
بالبخند همیشگی ات گفتی مگه تو شهید شدی که اینقدر راحت می گویی درد ندارد خوشمزه است
داوود جان چشیدن طعم شیرین شهادت بر تو مبارک باد
حالا نوبت تو شده که مارا دلداری دهی و برایمان از این تجربه شیرین خاطره نقل کنی
رفتی چه زود اسلام بیش از اینها به تو احتیاج داشت برحق که هرنفسی لیاقت شهادت ندارد ای کسی که دوست و دشمن دوستدار تو بودند تویی که هرگز کینه و نفاق در تو رخنه نمیکرد تویی که هرگز کسی از تو ناراضی نبود
تو گل نه گلستانی از اخلاق حسنه بودی صالح ترین فردی که در تمام عمرم دیده ام نگاه کردن همیشه به تو موجب شکوه احساسات معنویمان بود بدور از هر ریا و تکبری زیستی تو نیاز نداری که بعد از شهادت از تو قهرمانی بسازند زیرا همه بر قهرمانی و صبر و ایمان و وفاداری تو به اخلاق و انسانیت شهادت میدهند
تو قهرمانی بودی که قهرمانتر شدی تو مزد و پاداش درستکاریت را گرفتی در این دنیا کسی نیست و نبود که تو از او حلالیت بطلبی تو مرضیه خلق و خدا بودی خدمات تو به پدر و مادر و رنج هایی که از بابت بر تو گذشت و تو عاشقانه بدون منت و فقط برای رضای الله صبوری کردی واقعا قابل تقدیر است حیفا چون تویی برای ما نماند تو لیاقتت بیش از این ها بود تو باید میبودی و خدمات بیشتری از تو سر میزد تو زود رفتی زیرا شوق و نیازت به معبود دیگر قابل وصف نبود وقتی در اخرین پروفایلت ارزوی شهادت کردی و رفتی تا به معبود وصل شدی که شدی تو بزرگ بدنیا امدی و بزرگ زندگی کردی و بزرگ رفتی و بزرگ خواهی ماند زیرا عبد صالح اکبر مطلق الله متعال بودی درود بر تو و بر پدر و مادر تو
سوال 5 : بنام الله با سلام در ارتباط با پاسخ شما به پرسش این حقیر اینکه بنده در رابطه با تغییرات در سیستم سیاسی کشور سوال نمودم اما شما به توضیح و تحلیل نوع حکومت پرداختید که مراد من از تغییر تغییر نوع حکومت نبوده بلکه تغییر در یستم سیاسی به معنای تغییرات در ساختار حاکمیتی می باشد . بنده در رابطه با جمهوری اسلامی مشکل ندارم اما متاسفانه جمهوریت در سیستم فعلی بر اسلامیت ان چربش دارد یعنی سیستم سیاسی ما بیشتر اسلام جمهوری است نه جمهوری اسلامی و بین این دو تفاوت های پایه ای وجود دارد
با اینکه در سیستم کنونی در بخش رای گیری و انتخابات مردم نقش مشورتی دارند نه تصمیم گیری یعنی نخست افراد شایسته انتخاب و مورد صلاحیت قرار می گیرند سپس مقبولیت و اولویت خود را از مردم می گیرند اما باز ما متاسفانه شاهد رخنه عناصر نامطلوب و غیر صالح به سمت های راس حاکمیت هستیم و وجود روزنه های بسیار در این نوع ساختار سیاسی باعث ان است یعنی ما در نوع قوا بندی و تعیین و تکلیف نهادهای حاکمیتی و حتی نوع نهادها جای تغییر داریم مثلا این اجبار نیست که در حکومت جمهوری اسلامی حتما ریاست جمهوری داشته باشیم ا اینکه مجلس و قوای سه گانه به شکل کنونی باشند بلکه می توان این ها را تغییر و در شرایط مناسب تر قرار دادد اینکه تقسیم بندی سیاسی کشور چگونه باشد یا اینکه مناطق کشور چگونه و زیر نظر چه نوع نظام اداری اداره شوند مثلا وجود استانداری و فرماندری و یا نهادهای مردمی و دولتی و حاکمیتی به شکل باید باشند و تکلیف هر کدام و نحوه تعامل انان چگونه باشد اینمها همه جای تغییر و اصلاحات دارد اینکه ما با چه مدل ساختار سیاسی و فرهنگی کشور را اداره کنیم این مد نظر من بوده نه نوع حکومت اینکه نقش ولی فقیه در مدل فعلی کمی پایین تر از حد و شان ان است و اینکه معیارهای اقتصادی و سیاسی برای توسعه و پیشرفت نیروی انسانی ظعف و ایراد پایه ای دارد . در این رابطه سندی وجود دارد که به عدالت و تناسب اوضاع نزدیک است اما قابلیت مکتوب شدن و اهدا یا ابلاغ یا تقدیم ندارد زیرا در این صورت ضرر ان بیش از منافع ان است بلکه باید این سند در راستای یک کار ملی و با همفکری و هم کاری صاحبان اندیشه و خرد و ایمان و وفاداری برسی و زره زره باز تولید شود تا موثر باشد و کسی مثلا بنده یا هر کس دیگر از این راه به ادعا و سو استفاده کشیده نشود و اینکه از در تعصب و حزب گرایی و لج و لج بازی با ان برخورد نشود . البته قبول دارم که در فاز یک انقلاب که در سال 57ترسیم و عملی شد بهترین تصمیم در این رابطه گرفته شد و شرایط زمان انگونه ایجاب می کرد اما امروزه متاسفانه این سیستم و ساختار فعلی دارای نقاط ظعف نمایان و خطر ناک شده تا جایی که ما هر روز به هدف قرار گرفتن راس حاکمیت یعنی جایگاه ولایت فقیه نزدیکتر می شویم و دیری نیست که خانه نشینی و سختی فرا رسد اما بهترین کار حرکت رو به جلو است و هر چه پیش اید فرج در همان است . به مطلب بعدی دقت کنید فعلا خدا نگهدار
پاسخ :با سلام و احترام خدمت جنابعالی ، در پاسخ به مطالبی که بیان فرموده اید باید اشاره کنیم ما نیز معتقدیم که اگر ضعف و ناکارآمدی ساختارسیاسی کشور برای همه نخبگان و صاحبنظران آشکار شد ، امکان تغییر و بازسازی و نوسازی آن وجود دارد و این گونه نیست که ساختار کنونی نظام ما ساختار ثابت و غیر قابل تغییری باشد و امکان تغییر آن وجود نداشته باشد ، اما سخن این است که ضعف ساختار سیاسی باید به گونه ای روشن و مشخص باشد که اکثریت کارشناسان و خبرگان در این زمینه به آن اعتقاد داشته باشند نه اینکه یک یا چند فرد به دلیل وجود برخی مسایل ، اصل ساختار نظام را زیر سؤال ببرند . همانگونه که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند: «دولت اسلامى، یعنى سازوکارها و نهادسازى‌هاى لازم براى ایجاد آن جامعه‌ى اسلامى؛ اینها چرا، ممکن است کهنه شود. ممکن است اقتضائات در دنیا جورى بشود که این سازوکار، این هندسه نظام، کامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشکال ندارد. نظام اسلامى این ظرفیت را دارد. اگر نظامى دنبال آن آرمانهاست، آن آرمانها کهنه‌بشو نیست؛ اما سازوکارها، چینش این نهادهایى که می خواهد ما را به آن آرمانها برساند، قابل نو شدن است.
البته نو شدن به معناى این است که اقتضائات بیرونى و واقعیتها گاهى یک چیزى را اقتضاء می کند، یک روز چیز دیگرى را اقتضاء می کند؛ یک نمونه عملىِ عینى‌اش همین سیاستهاى اصل 44 در باب اقتصاد است. یک روز تقسیم منابع اقتصادى در کشور به آن شکلى بود که در صدر اصل 44 قانون اساسى آمده است. اسم آوردند؛ این نهادها، این بنیادها متعلق به بخش عمومى است، اینها متعلق به بخش خصوصى است - احصاء کردند، مشخص کردند - لیکن در ذیل همین اصل آمده است که این تا هنگامى است که به شکوفائى اقتصاد کشور کمک کند. معنایش چیست؟ معنایش این است که اگر شرائط جورى شد که این تنظیم و این ترتیب به شکوفائى و پیشرفت اقتصاد کمک نمیکند، میتواند تغییر پیدا کند؛ و تغییر پیدا کرد. این، همان جابه‌جا کردن خطوط هندسى نظام است.
فرض بفرمائید ما یک روزى در قانون اساسى نخست‌وزیر و رئیس جمهور داشتیم، با یک شکل خاصى؛ بعد تجربه به ما نشان داد که این درست نیست. امام دستور دادند گروهى از خبرگان ملت، از دانشگاهیان، از روحانیون، از مجلس شوراى اسلامى، از برجستگان و نخبگان بنشینند و آنچنان که بر طبق نیاز است، آن را تغییر بدهند. همین کار را هم کردند. یا در زمینه‌ى قضا همین جور. در آینده هم اینها قابل تغییر است.
امروز نظام ما نظام ریاستى است؛ یعنى مردم با رأى مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه بسیار خوب و تجربه‌شده‌اى است. اگر یک روزى در آینده‌هاى دور یا نزدیک - که احتمالاً در آینده‌هاى نزدیک، چنین چیزى پیش نمى‌آید - احساس بشود که به جاى نظام ریاستى مثلاً نظام پارلمانى مطلوب است - مثل اینکه در بعضى از کشورهاى دنیا معمول است - هیچ اشکالى ندارد؛ نظام جمهورى اسلامى میتواند این خط هندسى را به این خط دیگر هندسى تبدیل کند؛ تفاوتى نمی کند. و از این قبیل.
البته همین تغییر هم باید متکى به اصول باشد. همین نگاهِ دوباره و نوسازى و بازسازى هم بایستى ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاسته‌ى از اصول اسلامى باشد. مثلاً فرض بفرمائید شایسته‌سالارى. احساس بشود که شایسته‌سالارى، به این شکل، بهتر تحقق پیدا می کند؛ یا عدالت، به این شکل، بهتر تحقق پیدا می کند.
...سیاستهاى نظام هم ممکن است تغییر پیدا کند؛ یک روزى یک سیاست اقتصادى در کشور حاکم باشد، یک روز دیگر به اقتضاى نیازها، یک سیاست دیگر؛ منتها هر دو باید از اسلام گرفته شده باشد. این تغییر هم بایستى مبتنى باشد بر اصول اسلامى. سیاست دیپلماسى ما ممکن است در یک شرائطى تغییر پیدا کند، لیکن این تغییر هم باید بر اساس اصول اسلامى باشد. اینجور نیست که اگر چنانچه کسى سلیقه‌اش اینجور است، یا منفعت شخصى‌اش اینجور است، یا بقایش در مسند قدرت اینجور اقتضاء می کند، حق داشته باشد که این سیاست را یا این خط را تغییر دهد؛ نه، لازم است بر طبق معیارها باشد. البته در خود قانون اساسى تضمینهاى لازم براى این معنا هم پیش‌بینى شده است.
بنابراین ... نظام اسلامى آرمانهایش غیر قابل تغییر است؛ علت این است که آرمانها، آرمانهاى فطرى است. نگاه به این آرمانها، نگاه هوس‌گونه و از سر هوسِ گذرا نیست؛ بلکه نیاز طبیعى و جوشیده‌ى از فطرت انسان است. نیاز به عدالت، نیاز به آزادى، نیاز به پیشرفت، نیاز به رفاه عمومى، نیاز به خُلقیات عالى، اینها نیازهاى فطرى انسان است. جامعه‌ى اسلامى یعنى این. ما دنبال این هستیم. این قابل تغییر نیست؛ اما نظاماتى که ما را به اینها میرساند، احیاناً قابل تغییر است؛ بستگى به این دارد که اقتضائات زمانه چگونه باشد.
بنابراین با این دید، نظام جمهورى اسلامى، هم ثبات دارد، هم تحول دارد. ثبات وجود دارد،یعنى حرکت، یک حرکت مستمرى است به سمت آرمانها؛ تذبذب و عوض کردن راه وجود ندارد؛ حرکت در خط مستقیم به سمت آرمانهاى معین است؛ اما سازوکارها عوض می شود. یک وقت انسان به سمت یک هدفى میرود، ناچار است سوار اتومبیل بشود، در یک بخشى ناچار است سوار قطار بشود، در یک بخشى ناچار است سوار هواپیما بشود، در یک بخشى هم ممکن است لازم باشد پیاده حرکت کند؛ اما هدف تغییرناپذیر است، اگرچه شکل حرکت تغییرپذیر است.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشگاهیان استان کرمانشاه (1390/07/24)
اینکه در برخی موارد شاهد حضور برخی افراد غیر صالح در برخی مناصب هستیم ، ناشی از ضعف ساختار نیست ، بلکه ریشه در عوامل دیگری دارد زیرا بر اساس ساختار نظام جمهوری اسلامی ، شورای نگهبان وظیفه نظارت و احراز صلاحیت افراد را برای عهده دار شدن مناصب و مسئولیت ها بر عهده دارد و این شورا حد اقل های صلاحیت را در مورد افراد تأیید می کند . اما اولاً؛ این مردم هستند که باید از میان افراد صلاحیت دار ، فرد یا افراد اصلح را انتخاب نمایند ثانیاً؛ در برخی موارد برخی از افراد پس از عهده دار شدن مسئولیت ، دچار تحول می شوند و حب ریاست و مقام موجب تغییر در آنها می شود که برای این منظور نیز کنترل هایی نظیر نظارت مجلس شورای اسلامی بر عملکرد رییس جمهور و اعضای هیئت دولت از طریق سؤال و استیضاح در اختیار مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان مردم قرار داده شده است و در مورد نمایندگان نیز رد اعتبار نامه آنان در مجلس و... در نظر گرفته شده است .
در مورد نقش ولی فقیه باید بگوییم که جایگاه ولی فقیه در ساختار کنونی کشور کاملاً مشخص بوده وظایف و مسئولیت های ایشان نیز معین شده است و شأن و جایگاه رهبری نیز به خوبی در نظر گرفته شده است.
همچنین ترسیم سیاست های کلی کشور در بخش های مختلف توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام با هدایت ها و رهنمودهای رهبری و اسناد بالا دستی همچون سند چشم انداز بیست ساله کشور و برنامه های پنج ساله توسعه کشور و ترسیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همه و همه بیانگر نگاه جامع و برنامه ریزی برای حرکت کلی کشور و پرهیز از نگاههای جزیی و حرکت های مقطعی است.
بنابر این ما ساختار نظام را ساختاری قابل دفاع می دانیم در عین حال همانگونه که اشاره شد اگر روزی کارشناسان و صاحبنظران به این نکته برسند که ساختار نظام نیازمند تغییر و اصلاح است ، امکان بازسازی و اصلاح آن وجود دارد .
آدرس :http://www.porseman.org/q بانک پرسش و پاسخ دانشجویی می باشد. شما می توانید با طرح سوال خود در صفحه
پاسخ :با سلام و احترام و تشکر از مکاتبه مجدد شما با این مرکز
همانگونه که در پاسخ پرسش قبلی شما گفتیم سیستم سیاسی موجود حاصل تجربه کشورهای مختلف و بر اساس آموزه های ملی و بومی و برگرفته از ارزشهای اصیل اسلامی و شیعی می باشد و ارزشهای شیعی در جای جای قانون اساسی نمایانگر است. البته این مساله به معنای آن نیست ک این سیستم سیاسی هیچ عیب و نقص ندارد، بلکه برخی از ایرادات سیستمی دارد و لکن در وضعیت فعلی و با توجه به محدودیتهای بازنگری در قانون اساسی، تغییر در قانون اساسی دارای پیچیدگی های خاصی است.
البته مقام معظم رهبری در سفر به استان کرمانشاه و در دیدار 24/7/1390 خود با اساتید و دانشجویان دانشگاههای آن استان ، بحثی را پیرامون تغییر در نحوه انتخاب رئیس قوه مجریه مطرح کردند و طرح این موضوع باعث اظهار نظرهایی در مراکز دانشگاهی و تشکل ها و احزاب سیاسی و بین سیاسیون گردید. البته در پاسخ به این امر و چگونگی و چرایی آن ذکر چند نکته لازم است:
1- طرح موضوع تغییر در ساختار نظام اجرایی در جمهوری اسلامی ایران توسط مقام معظم رهبری برکت وجودی شخص ایشان و جایگاه ولایت مطلقه فقیه را بیش از پیش برای همگان نمایان میسازد. آنچه مسلم است این است که طرح این بحث توسط ولی فقیه دلالت بر این دارد که در نظام ولایی هر جایی که ضرورت تغییر و دگرگونی ایجاب نماید ولی فقیه به تکلیف الهی خویش عمل نموده و چراغ راه را برای ملت روشن می کند.
2- مقام معظم رهبری در سخنان خود رشد و بالندگی و نشاط و شادابی و تأثیرگذاری و قدرت و دوام جمهوری اسلامی ایران را بیش از هر چیز دیگری در راستای ایجاد جامعه اسلامی و امت اسلامی به منظور اینکه انسان ها به کمال معنوی و کمال الهی برسند مد نظر قرار داده است. مؤید این امر مراحل 5 گانه ای است که در پاسخ سؤالات مطرح شده توسط ایشان ترسیم گردیده است این مراحل که شامل تشکیل انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی، تشکیل جامعه اسلامی و تشکیل امت اسلامی می گردد در هدف غایی و نهایی خود به کمال انسانی منتهی می گردد. بنابراین دقت در مفاد بیانات ولی امر مسلمین جهان دلالت بر این که ایشان به لحاظ الهی بودن نظام جمهوری اسلامی رکود و پیری را در آن تا زمانی که خارج از فرامین الهی حرکت نکنند، قابل تصور نمی داند و اگر هم زمانی مردم از شیوه فعلی انتخاب رئیسه قوه مجریه احساس رکود نمایند که البته این امر در آینده نزدیک محتمل نمی باشد موضوع تغییر ساختار نظام اجرایی و نحوه انتخاب رئیس جمهور از مستقیم به غیر مستقیم (توسط نمایندگان ملت آن هم پس از بازنگری در قانون اساسی) را به عنوان راه برون رفت از احساس رکود می داند.
3- مقام معظم رهبری در بحث تغییر ساختار نظام اجرایی، مراکز فکری و تصمیم گیری و تصمیم سازی بویژه حوزه و دانشگاه را مورد خطاب قرار داده است. با عنایت به اینکه ایشان «بحث تغییر در ساختار نظام اجرایی کشور از ریاستی به پارلمانی را به عنوان یک نمونه مطرح فرمودند و در همین زمینه نخبگان جامعه را جهت بررسی موضوع و راهکارهای عملی کردن آن، مأمور کردند لذا بر همه مراکز دانشگاهی و حوزوی و تشکل ها و احزاب و گروههای سیاسی، لازم که جهت روشن کردن موضوع و راهکارها و روش های مختلف جلساتی را برگزار نموده و نظرات عملی و سیاسی خود را به جامعه و مسئولین ذیربط ارائه نمایند تا آنچه که دغدغه معظم له است رفع گردد.
4- مطالعه قوانین اساسی کشورها نشان می دهد که نظام های حکومتی متفاوتی بر کشورهای مختلف دنیا اعمال حاکمیت می نماید و این نظام ها از دیدگاههای متفاوت قابل بررسی است. از جمله این دیدگاهها و زوایا عبارتند از:
الف: انواع حکومت از حیث تعداد حاکمان
ب: انواع حکومت از حیث تمرکز قدرت و پراکندگی آن در سطح یک کشور
ج: انواع حکومت از حیث مشارکت مردم
د: انواع حکومت از حیث جهان بینی الهی
در دنیای کنونی هر یک از این موارد طرفدارانی را به خود اختصاص داده و هر یک از این نظامها خود بحث های مفصلی دارد که جای پرداختن به آن در این مقال نیست. آنچه که مهم است این است که نظامی مورد توجه ما می باشد که مردم در آن نقش اساسی را ایفاء کنند.
بنام الله
قدم های اهلی کردن ایران توسط غرب یکی یکی در حال برداشته شدن است . سعادت دو گیتی تفسیر این دو حرف است .با دوستان مودت با دشمنان مدارا
سیاست دولت کنونی در مواجهه با امورات امروز این است و ان را یک مصلحت اندیشی واجب میداند قبول من خودم به این مصلحت اندیشی ها باور دارم با بی لیاقتی که برخی مدیران در عرصه سیاست های اداری و اقتصادی در داخل کشور انجام داده اند و با نبود نظارت و برخود مناسب با اخلال گران نظام اداری و مالی کشور باید کار ما به این بیت حافظ برسد
وقتی هر بی سر و پا و فرصت طلب و شهرت طلب و ثروت جویی و مقام پرستی با چند تا مدرک دکترا و غیره که معلوم نیست چگونه بدست اورده می تواند با فریب افکار عمومی و نان به نرخ روز خوردن خود را به سمت های عالی مملکتی برساند اخر عاقب ما جز این نیست که باید برای نان شب خود به دشمن باج بدهیم
سفر ایتالیا و فرانسه شده خوشحالی ما و یا اینکه اتحاد با روسیه شده تدبیر ما ایمان کجاست پس؟
بابا دارند مارا اهلی می کنند تا کار خودشان را راحت تر انجام دهند متوجه هستید ؟که هستید
هدف نهایی غرب و روسیه و چین و امریکا و انگلیس زدن شبه جزیره عرب هست با خاک یکسان کردن ریاض و مدینه و مکه و ابوظبی و دوبی
ودر این حرکت خود کشورهای عربی دارند با غرب همکاری میکنند زیرا احمق هستند زیرا دشمنی و حسادت انان نسبت به ایران و توسعه ان و تشیع چشمانشان را کور کرده غرب در فکر ریشه کن کردن اسلام است و برای رسیدن به این هدف باید یا ایران را اهلی کند یا از سر راه بردارد که دومی را قدرت ندارد پس اولی را برگزیده
در هر کدام از این شهر ها یک برجی برای نماد و جهانی شدن برپا کرده اند که چی ؟که بریزندش پایین و این نشانه نابودی اسلام شود اسلامی که انان برایش چهره ای خشن و بی تمدن و خون و خونریزی نمایش می دهند
برج ریاض بارها در فیلم ها و کارتون های انان به عنوان منزلگاه شیطان تخریب شده و در همین کارتون ها برج مکه فرورخته شده بر سر خانه الله کعبه معظمه
پرونده اسلام عربی که بسته شد نوبت ایران است یا رام می شود و مدرن لا مذهب یا خود به خود نابود میشود
خاک بر سر سران احمق این چند کشور عربی که مانند شمر دارند از حسادت خود را به فنا و جهنم می کشانند
و خاک بر سر ما که لبخندمان برای دیدن صحنه های ارادتمندیمان به سران غرب شده
هرچند این سراب به زودی با اراده الله در هم پاشیده خواهد شد
هرچند سختی و زجر و اندوه برای مومنان چند صباحی در انتظار است
اگر کاکا حافظ می گوید با دشمنان مدارا یعنی همزیستی بدون اسیب یعنی دوری از جنگ و تحمل وجود دشمن اما کدام دشمن؟ دشمنی که هر روز و هر ساعت در حال صدمه زدن و تجاوز است؟ ایا منظورش امریکا بوده که هر روز دارد بر علیه ما و فرهنگ ما وتمدن ما و ذدین ما و شریعت ما توطئه می کند؟ بابا منظورش امثال چین و روسیه هست که هرچند کفرند ولی کاری به کار ما ندارند ما باید اینان را دشمن بدانیم اما دشمنی که با ان مدارا کنیم و نه اینکه متحد انان شویم و رفیق انان اما با غرب مدارا هم درست نیست
ما داریم در غالب این مصلحت اندیشی ها نقاط ظعف خودمان را نادیده می گیریم اخر تا کی؟ فکر کردید با دوست شدن با غرب انان یک روز برنامه نظم جهانی خود را به تاخیر می اندازند ؟ غیر ممکن است
من نمیگویم بر طبل جنگ و تنش با غرب بزنیم اما لازم هست کمی خویشتن دار بوده و در دام انان قرار نگیریم و به جایش به برطرف کردن ظعف هایمان بپردازیم. حسن مطلب این است که هدف نظامی اصلی غرب خود کشورهای غربی هستند تا اسلام و مسلمان را از بین ببرند و برای انان شیعه و سنی فرقی ندارد اما حالا که سپری بنان ایران دارد از اسلام دفاع می کند یا باید به عقب برگردد و متحد انان شود یا نه باید از بین برود که اگر با انان مدارا کنیم این بهترین وضعیت و کمک به انان است زیرا از بین بردن ما برای انان کاری تقریبا ناممکن است و ای هزینه فراوانی دارد که از پس ان بر نمی ایند . وگرنه شما همین امروز بگو اسرائیل را به رسمیت شناختم ببین چگونه غرب دودمان عرب را به باد می دهد در یک سال
اما دل و ذهن ما مملو از ایمان و اعتقاد به الله و اخرت است و این گیر غرب است
غرب ایران را به مانند لقمه بزرگی که در دهانش گیر کرده می داند یا باید قورتش دهد یا بیرونش بیاندازد اما این لقمه را اگر قورت دهد بسیار برایش نیکو خواهد بود .
بنام الله
یکی از معقوله هایی که در دین مبین اسلام بسیار مهم و کارا محسوب شده و بسیار بدان سفارش شده معقوله اصراف است که همواره در دین اسلام به طریقه درست مصرف کردن نعمت های الهی بدان اشاره شده بنده قصد باز کردن ان را ندارم و فقط می خواهم خیلی سریع به یکی از وجوح مهم اصراف و نتیجه ان ب پردازم یکی از حقوق مظلومین و ائمه بر گردن مسلمین همانا ذکات و خمس است که حکمت ها و عقلانیت و برهان عظیمی پشت این دو وجود دارد و فلسفه خود را در شکل جامعه دارند همانگونه که همه می دانند پرداخت خمس و ذکات پیروی یک حساب کتاب الهی است که کاملا مشخص شده اما انچه می تواند به این حساب و کتاب صدمه بزند اصراف است یعنی وقتی مسلمانان ولخرجی بی جهت و از روی هوای نفس انجا م دهند و درامد و سودهای خود را در طول سال به شکل بی رویه خرج و بریز و بپاش کنند در واقع دارند به مقدار عادلانه خمس و ذکات خود صدمه می زنند و این هرج و مرج در خرج و مخارج لطمات زیادی به جامعه می زند . مثلا اگر در حالی که فردی از منابع مالی خود استفاده معقول و عادلانه و متناسب با نیاز های واقعی انجام دهد قاعدتا میزان پس انداز ان روی میزان خمس و ذکات موثر است اما اگر همین فرد با بریز و ب پاش بی جهت یا همان اصراف میزان پول بلوکه خود را کاهش دهد مشخص است که میزان کمتری خمس و ذکات باید پرداخت کند البته این برای کسانی هست که اهل خمس و ذکات دادن هستند و این نوع اصراف ها قطعا موجب نارضایتی الله و از بین رفتن حکمت های ذکات و خمس می شود که این در شان مومنان نیست و الله بر همه چیز اگاه است و الله شاهد است که بنده هم جز قران سخنی نگفتم باشد که مومنان مراقب رفتارشان باشند الله اعلم 
بنام الله
تصور کنید یک نفر در شهر رقه که هم اکنون پایتخت خیالی داعش است و کنترل ان ازان انهاست و هر انچه دل بیمارشان بخواهد با مردم می کنند بلند شود و مردم انجا را به شریعت دیگری که بر علیه مذهب داعش است را دعوت کند و عملا مردم را در مقابل داعش قرار دهد و انان را به تسلیم فراخواند خداییش با ان یک نفر چه خواهند کرد ؟ به نظر شما اگر ان یک نفر بتواند سالها در این شهر و بین این همه غول داعشی مقاومت کند و سرانجام جان سالم بدر ببرد چه حالتی دارد ایا معجزه نیست
به الله قسم پیامبر در وضعیتی از این بدتر در شهر مکه و سرزمین حجاز تبلیغ اسلام کرد و مردم را به خدا پرستی و ایین اسلام فرا خواند
اگر کمی به عمق مسئله فکر کنید شاید بتوانید زره ای از تلاش و عظمت و سختی های پیامبر را در صدر اسلام درک کنید
درباره وبلاگ
