/ /بنام الله/// سلام/// میخواهم امروز راجب مسئله رهبری در اینده سخن بگویم/// اولا به امید خدا که رهبری حضرت ایت الله خامنه ای تا ظهور امام زمان عزیز ادامه داشته باشد اما اینده نگری و برنامه ریزی امری اجتناب ناپذیر است و باید همیشه اماده روبرو شدن با شرایط مختلف بود/// یکی از مسائل روز جامعه سیاسی امروز ایران جانشینی رهبری ایست با توجه به بالارفتن سن رهبر این نگرانی عقلی و منطقی است اما انچه امروز ما شاهد ان هستیم این است که برخی از مقامات کشور در فکر شورایی کردن رهبری هستند/ میخواهم امروز به این مسئله بپردازم هم شرایط انرا بگویم و هم عواقب و افات انرا/// نخست میخواهم به اعتقاد خودم از سیاست و حکومت داری اشاره کنم /به نظر من همیشه باید یک نفر در راس حاکمیت باشد باید یک نفر سررشته و به عنوان محور قرار داشته باشد کسی که از نظر علمی و اخلاقی و فظیلت نسبت به دیگران والاتر و در زمره دانشمندان و برترینها باشد یا برترین امت خود باشد یا از برترینها باشد کسی که ظعفهای او ناچیز و نقاط مثبت او بسیار باشد بر نفس و تقاظاهای درونی خود غالب باشد امیر خود باشد باید بری از نفوذپذیری و هراسهای بیجا باشد استوار و محکم باشد هم ظریف و لطیف باشد هم مقدتر و خشن هم صبور و مقاوم باشد/ انسان شناس باشد و خود شناس//// تمام اینها را اگر دنبال کنید به امام معصوم میرسید اما اکنون که معصوم در غیبت بسر میبرند چی/؟ باید ه کسی برسیم که به عصمت نزدیک باشد منظورم لزوما شیعه و یا فقیه نیست بلکه حتی در جوامع غیر مسلمان و ملحد هم وجود چنین شخصی در راس امور لازم است خواه نام ان پاردشاه باشد یا رئیس جمهور یا امیر یا رهبر یا ولی فقیه اینها مهم نیست مهم در راس بودن شخصی که به کمال انسانی نزدیک باشد هست/ در ملت اسلام فقیه جامعه شرایط و در جوامع غیر مسلمان دانشمندی انسان محور و عادل واخلاق گرا/// در کل وجود فردی در راس امور از واجبات حکومت است/// اما اینکه میخواهند شورا تشکیل دهند به این بهانه که فرد شاخصی برای نشتن در جایگاه رهبری وجود ندارد یا اینکه بر سر ان توافقی وجود ندارد این کار دارای افات بسیار خطر ناک است/// اینکه 5نفر در راس قرار گیرند یعنی دیگر راسی وجود ندارد بلکه یک کلاف با چند سررشته به وجود می اید که موجب سردرگمی خواهد شد اولا تقدس حاکمیت در بین عوام از بین میرود این خطر اول/دوم اختلاف بین اعضای شورا در تصمیمات مهم امری عادی خواهد بود که عواقب غیر عادی در پیش خواهد داشت و موجب اختلاف در سطوح مختلف جامعه خواهد شد. /سوم اینکه موجب تجزیه قدرت و افزایش حزب گرایی و جریانات افراطی و خودسر خواهد شد///چهارمموجب نگرانی مردم و چند دستگی انان خواهد شد /قطعا موجب نارضایتی ودرماندگی دو نفر از اعضای شورا در مقابل سه نفر دیگر خواهد شد و موجب بالارفتن ضریب انحراف و درگیری /// موجب عقب کشیدن عناصر مطلوب از قدرت و گرایش عناصر نامطلوب به قدرت خواهد شد/// افات زیاد است که مجال ان نیست اما به نظر بنده در شرایط کنونی کشور وجود یک رهبر واحد به عنوان محور مناسبتر است و اما از انجایی که کمی مشکلات برای ادامه این نوع حکومت وجود دارد از فتنه ها گرفته تا شرایط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی من یک راهکار دارم و ان اینکه دو راه پیش رو میباشد و من این دوراه را به رهبر عزیز پیشنها میدهماول اینکه باید از هم اکنون جانشین رهبری مشخص و عالنا اعلام گردد و این شخص بهتر است مقبولیت عمومی و در بین خواص نیز جایگاه داشته باشد و اینکه با مشخص کردن این فرد به کسب قدرت و جایگاه و مقبولیت به او کمک کرد و او و جامعه را اماده عبور از یک پیچ کرد/// در حال حاظر اگر رهبر عزیز فوت کنند هیچ فردی در کشور صاحب مقبولیت و تقدس لازم برای رهبری نیست و باید با درایت لازم ظمینه سازی نمود///ظمنا وجود خواص منحرف و فتنه جو اجازه چنین امری را نمیدهند و از به قدرت رسیدن فرد خاصی جلوگیری خواهند نمود پس باید این فرد زیر سایه رهبر کنونی قرار گیرد و جامعه و شرایط مهیا برای پذیرش وضعیت اینده باشد////مشخص شدن رهبر اینده از هم اکنون موجب گرایش جریانات به سمت ایشان خواهد شد و روز به روز مردم نیز ایشان را در دل خود قرار خواهند داد/// شاید کمی روش من دیکتاتورگونه به نظر رسد اما جذب جریانات و به دست اوردن قدرت و جایگاه مستحکم از ملزومات رهبری برای هر امت است///اما اینکار باید با برنامه ریزی دقیق و درایت کامل صورت گیرد تا خدایی ناکرده موجب تشنج و سواستفاده عده ای نشود///سعی شود رهبر اینده جوان باشد زیرا هرچه ثبات زمانی برای نفر اول حکومت بیشتر باشد ثبات سیاسی و اقتصادی و اجماعی بیشتر خواهد بود و زنده بودن و پیشرفت در گروی ثبات است/// ظمنا از شاخص های یک رهبر نیکو وجود اصحاب وفادار است///وفاداری نه اینکه تا زمانی که حرکت و تصمیمات رهبر باب میل و اعتقاد کسی باشد ان فرد به او وفادار و از اصحاب او باشد نه بلکه یعنی به مانند سلمان برای نبی و یا عباس برای حسین و مالک برای علی باشد/// دیدید که چگونه با کوچکترین اختلاف رای بین رهبر و یکی از روسای جمهور که به ولایتی بودن شهره بود مسیر اندو تا مدتی از هم جدا شد؟اگر ان فرد مالک اشتر بود یا سلمان هرگز ان اختلافات بروز نمیداد/// در اخر دعا کنیم رهبر پرچم انقلاب را بدست امام زمان دهند که این دور از دسترس نیست اما اماده هر وضعیتی هم باشیم تا شبیه خون نخوریم با سپاس
بنام الله/// شناخت ما از خصوصیات قبض روح تا چه اندازه است/؟؟ ایا قبض روح یک واقعه منطقی و مستدلل است یا اعجازی در این کار وجود دارد/// تا بنجا که من متوجه هستم روح و جسم در هم تنیده هستند یعنی در درون هم و برون هم جریان دارند هرکدام با دو ستختار متفاوت اما متناسب با یکدیگر/// روح انسان وجودی گسترده و نامحدود و لا زمان است روح جاودانه و ابدی و در واجع به معنای من وجود دارم هست هر انچه حس بودن دارد موجود است اما انچه ما به عنوان روح یار در کالبد خاکی داریم درواقع روان است روان از زوایای روح است و انچه در هنگام قبض روح از کالبد مجزا میشود روان است/// شما یک لیوان چای که با شکر شیرین شده را تصور کنید قرار است چای و شکر انرا مجدد از هم جداسازی کنید حالا تصور کنید ان شکر یک موجود زنده و دارای احساسات است ایا این جداسازی موجب عذاب و رنج او خواهد بود؟؟؟؟؟ قطعا روح ما به منزله همان شکر میباشد که باید از کلبد بیرون کشیده شود/// من کاری به استثناعات ندارم اما میخواهم قبض روح عرفی را کمی باز کنم/// بیرون کشیدن روان از جسم نیاز به مقدمات دارد تا حالا با واژه های بی هوشی و کما و اغما اشنا شده اید؟؟؟؟ با واژه مرگ چطور؟؟؟ بسیاری از ما گمان داریم که مرگ همان خالی شدن جسم از روح می باشد اما این غلط است در واقع مرگ نوعی حالت است//// روح و بدن انسان توانمندی های غریزی فراوان دارند که به هنگام احساس خطر سریعا به واکنش لازم اقدام میکنند و بدترین و سخت ترین خطر برای این دو در دنیا قبض روح است پس اگر قبض روح به طور انی و بدون مقدمه قرار باشد صورت بگیرد موجب واکنش روح و جسم میشود و جداسازی میسر نمیشود/// پس نیاز به خنثی کردن توان مقابله و مقاوت هست/// مرگ درواقع حالتی می باشد که در ان وضعیت روح و جسم توانمندی خود را برای واکنش در مقابل قبض روح از دست می دهند چیزی شبیه بی هوش کردن برای عمل جراحی یا مثل کسی که دست پایش را بسته اند و در دریا رها کنند خوب هیچ توانمندی برای واکنش وجود ندارد/// پس مرگ یک حالت می باشد که در چنین حالتی قبض روح میسر است و روح جز صبر و عذاب چاره ای ندارد این برای همه موجودات مقدر است و راه فراری نیست//// اما گاها عمر عادی یک نفر پایان نیافته اما بر اثر حوادث و وقایع دچار تخریب جسم میشوند مثلا فردی بر اثر سانحه رانندگی مغذش نابود شده خوب این فرد دیگر قادر به برقراری رابطه بین روح و جسم نیست پس اورژانسی به برزخ منتقل می شود/// البته یک استثنا وجود دارد و ان شهدا هستند در واقع شهدا حسی از قبض روح ندارند یعنی اینکه حتی تا لحظاتی پس از شهادت متوجه خروج روح از جسم نمیشوند و اصلا احساس یک مرده را ندارند بلکه مانند زندگان هستند اینها یا از روی کرامت الهی از قبض روح عادی بخشوده شده اند یا اینکه پس از رجعت قبض روح را بده کار الله هستند به هر حال الله اعلم
بنام الله/// در ادامه مبحث حکومت ظمینه ساز به مواردی کلیدی اشاره میکنم/// از دیگاه من چهارچوب حکومت از افراد مهمتر است یعنی افراد کاربلد تنها در صورت مهیا بودن ظمینه و چهارچوب درست و استوار قادر به برپایی عدالت و حکومت عادلانه هستند/// منظورم این است که صرف نشستن یک فرد صالح و عالم و یا حتی معصوم موجب تعالی حکومت نمیشود همانگونه که به علت نبود همین چهارچوب دیگر ائمه شهید قیام نکرده و حکومت داری ننمودند/// دوران حکومت امیر المونین و امام حسن نمونه بارز این نابسامانی بوده/// اگر اکنون که ما حکومت را از طاغوت پس گرفته و به علما داده ایم و حتی به امام زمان میدادیم باز هم انچه مدنظر بوده به وقوع نپیوسته و یا سرعت و کفیت حرکت به سمت تعالی کند بوده دلیلش همین نبود ساختار و چهاچوب حکومتی می باشد/// همه میدانیم به جز اشاراتی از ائمه احکام حکومتی و مدیریتی به شکل صریح به ما نرسیده /// سوال اینجاست ایا ائمه ما را از حکومت در عصر غیبت معاف کردند و یا اینکه در بیان این احکام بخل ورزیدند/// پاسخ ساده است خیر بلکه تمام احکام حکومتی در سیره و کلام الله بیان شده و چهاچوب به سادگی قابل استخراج از قران و سیره معصومین است/// به عقیده من مشکل همینجاست یعنی ما تا کنون نتوانسته ایم به یک شکل حکومتی اسلامی دست پیدا کنیم/// در سالهای نخست انقلاب این سیستم کنونی درست و به موقع بود اما این ساختار حاکمیت که متشکل از یک سیستم انتخاباتی وپارلمانی به سبک دموکراسی غربی می باشد دیگر پاسخگوی نیاز یک دولت ظمینه ساز نیست بلکه به مانند تمام امور دیگر ما باید یک ساختار بومی و اسلامی ترتیب داده که بهع عدالت و اخلاق نزدیکتر باشد و نمونه بارزی برای دولت امام زمان گردد/// سیستمی که انقدر پاسخگو باشد که حتی دشمنان نتوانند بر ضدیت با ان به تشویش افکار بپردازند/// باید ساختار حکومت به گونه ای تعریف شود که هر بی سروپا و عوام فریبی و مال اندوز و شهرت طلبی نتواند به سادگی از فیلترهای مدیریتی عبور و صاحب جا و منصب شود/// باید میز برای مکاران و دنیا طلبان کابوس باشد نه رویا/// نباید راه رسیدن به منسب و مقام از در چاپلوسی و فریب و ریاکاری باشد بلکه باید از طریق کشف وجسارت باشد باید مسولان کشف شوند نه اینکه خود با هر ترفندی به صندلی ها نزدیک شوند/// نباید سیستم به گونه ای عمل کند که ظمینه اختلافات بین خواص به اسانی فراهم گردد و اختیار رفتاری مسئولان خارج از کنترل باشد/// باید نظارت و سلامت و امنیت در صدر امور باشد/// در یک نظام الهی امور اجرایی باید دردست جوانان و امور برنامه ریزی و ترسیم قانون و اینها دست بزرگترها باشد زیرا انسان مسن و میانسال فارغ از جسارت وبی پروایی ایست اما جوانان دل و جکر دارند و اهل حرکت و پرشند اما پیران ذاتا محافظه کار و محتاط هستند/// برای ظمینه سازی ظهور باید بستر فراهم شود نادیده گرفتن این مطالب و اهمیت ندادن به اینها تنها دور شدن از سعادت را در پیش دارد/// همه ایرادات را میدانند همه راه حل هارا نیز میدانند اما چند افت مسدود کننده این تحول است و ان عبارت است از ؟1/تحولات ابتدایی برای اماده سازی کشور برای تحول اصلی/2/نبود عناصر مطبوع یعنی صالحان و جوانان در امر تحول سازی؟3/بی اعتنایی و ظعف باور در برخی افراد؟4/برداشت خلاف واقع از امور روز و امثال اینها که کم نیست/// به هر حال این گره باید بدست اهلش باز شود و در این راه نه دشمنی و نه تقابل بین مردم و مسئولان هست بلکه یک حرکت حرفه ای ایست/// درگذشته مردم در خیابانها جامعه را متحول میکردند زیرا کاسه صبر یک امت لبریز می شد اما دیگر این راه پاسخگو و درست نیست بلکه باید تحول را حرفه و در صحنه مدیریت و سیستم ایجاد کرد نیازی به براندازی و یا زدیت با یک دولت و حکومت نیست بلکه نیاز به همگرایی و حرکت اصلاحی متحدانه است نیاز به حمایت و دوستی واعتماد است/// اصلاحات دیگر از جنس افول و غرب گرایی وسرکوب دیگران نیست بلکه در جهت یکپارچگی و قدرتمند سازی ساختار است نه براندازی ان/// انقلاب 57به عنوان یک حرکت و انقلاب ابتدایی برای رسیدن به حرکت نهایی و انقلاب جهانی امری مهم و به موقع بوده اما محدود کردن ان یا مسکوت گذاشتن این حرکت موجب انحراف و صوق به سمت سقوط می شود//// ما تعریف درستی از ترکیب جمهوری و اسلامی هنوز نداریم و نتوانسته این یا نگذاشته اند حرکت انقلاب را ادامه دهیم ///من برای رفع شبهه میگویم به اعتقاد من جایگاه رهبری و ولایت فقیه در سیستم ما هنوز به اعلا و تعالی خود نرسیده و باید انرا مقوی ومحکمتر نمود/// جایگاه صلحا و علما و جوانان هم به اعلا نرسیده /// ما حتی گاها به دلیل انحرافاتی که بنام مدرن شدن بر جامعه تحمیل شده در اموری از شعارها و ارمانها دور شدیم ما هنوز تعریفمان از نقش زنان در جامعه غلط و حرکت ما در برخی امور روبه انحراف است نه روبه عدالت و ازادی/// نقش زن و مرد در یک جامعه باید متفاوت باشد نه به هم به زور و از روی هوای نفس نزدیک شود/// امور تربیتی سلامت و مدیریت خانوداه و انچه به تعلیم و تربیت و پرورش روح و جسم جامعه مربوط است میتواند مکان مناسبی برای صوق دادن زنان در ان باشد اما امور اجرایی و عملی ورهبری ومذهبی نباید تقسیم بندی برابر ودر بند خودسری وزیاده خواهی شود/// تعامل با دنیا نباید دستاویزی برای انحرافات داخلی شود/// ما یک جامعه مسلمان هستیم ایرانی بودن و لر یا کرد و فارس بودن نباید معیاری برای جامعه تلقی گردد/// در کل خواستار تغییر و تحول در سیستم هستم چند وقت پیش رهبر عزیز اشاره به نظام پارلمانی کرد که به عقیده بنده پیشنهاد دهنگان این امر به ایشان عواقب انرا درنظر نداشتند یا متوجه نبودند و یا به هر دلیلی /// من با نظر رهبر برای تحول سیاسی و اداری موافقم اما باید عجله نکرد و با دوراندیشی اقدام به یک ابتکار اسلامی زد نباید از چاه به چاله رفت/// ان شالله به اراده الله این پیچ تاریخی نیز سپری خواهد شد و سربلندی اسلام و جامعه شیعه زیر سایه علما وصالحان و ولیه فقیه و امامت و الله واقع خواهد شد[/size][/color]
بنام الله/// سلام دوستان امروز قصد دارم یکی از اسرار مرگ را به شما نشان دهم///مرگ در عالم خواب چگونه رخ می دهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///گمان نکنم تا حالا جایی شنیده باشید یا دیده باشید اما من افشا میکنم زیرا به راز داری نیازی ندارم نه غیب گو هستم نه کشف و شهود در کار است نه ارتباط با موجودات فرا طبیعی و نه حتی خواب دیده ام بلکه از راه دیگر به مطلب میرسم که رازداری از شروط ان نیست///ابتدا بگویم که این معما بعد از حل شدن چنان اسان است که نمیتوانی انرا منکر شوی یا اینکه برای ان ردی بیاوری و حتی لبخند جهالت بر لبت خواهد نشست///اماده ای؟؟؟فقط باید برای مفهوم بودن درک شما باید چند مثال بزنم که کمی خارج از عرف است و بابتش عذر میخواهم ///تا کنون شده تو در حال انجام عمل زناشویی در عالم خواب با انسان یا حیوان یا هر شی دیگر دچار انزال شوی؟؟؟؟بعد که از خواب برخواستی ببینی واقعا خودت را خراب کردی؟؟؟؟؟یا اینکه در خواب ادرار کنی و ببینی واقعا لباست خیس شده؟؟؟؟حالا کمی نزدیک شویم/تا کنون شده تو خواب نقطه ای بدنت ضربه ببینی بعد از بیداری تا مدتی درست همان نقطه دچار درد واقعی باشه؟؟؟؟پاسخ تمام این سوالات بله است ///گمان کنم به حقیقت نزدیک شده اید و حدس زدید جریان چیست//// تا حالا شده از ارتفاء در خواب پرتاب شوید؟؟؟ یا اینکه کسی به سمت شما شلیک کند یا اینکه تصادف کنید درست در لحظه اخر که قرار است به زمین بخورید یا تیر به سر و قلب شما بخورد از خواب می پرید/درسته؟؟؟؟اصل جریان همینجاست اگر ان لحظه اخر از خواب نپرید به احتمال زیاد دچار مرگ تلقینی می شوید و به عالم برزخ خواهید رفت////حتما تعجب کردید یا اینکه میگویی خوب خودم هم می دونستم اما تو نمیدونستی و تازه میفهمی اه چه اسون بود.///درواقع تلقین در خواب موجب وقوع می شود یعنی وقتی شدت تلقین بالا باشد شما دچار توهم خیال یا عبور از مجاز میشوید/// شما وقتی در عالم خواب بر اثر یک حادثه میمیرید این مرگ به همان طریق مثال های قبلی بر شما وارد میشود و صبحی درکار نیست//////اما دلیل ان راه هایی پیشگیری//// اصلا با شکم پر نخوابید/// اگر روز شلوغ و پر هیاهویی داری و احتمال دارد کابوس ببینی حتما از ارامبخش استفاده کن//// استرس فکرهای منفی واضطراب را از خود دور کن/// چربی و شیرینی پیش از خواب استفاده نکن حتی گوشت حیوانی شب نخور///// میخوام یه شیطنت کنم تا حالا دیدی برخی ها با یک خواب کاملا متغیر می شوند یا اینکه انسان دیگری میشوند مثلا یکباره عاشق میشوند یا مومن میشوند؟؟؟ این به همین طریق است و از اثار مثبت خواب ها می باشد/// خواب های چنینی برای شما از الله میخواهم
: ایران امروز ایران فردا
(آخرین تغییر در این ارسال: 01-11-1393 08:45 ق.ظ توسط sale63.)
بنام الله/// مقامات امریکایی و متحدانش و حامیانش وقتی متوجه شده اند که با اغاز هزاره سوم میلادی امپراتوری متکبرانه شان روبه زوال و در مسیر انهدام قرار گرفته نخست در پی شناسایی جانشینان و دشمنان اصلی خود برامدند و با توجه به ظمینه های قبلی و همچنین استعداد تاریخی ملتها متوجه ایران اسلامی شده اند/// انان متوجه شده اند که اگر قرار است نیرویی در جهان موجب نابودی امپراتوری غرب گردد و جهان را زیر سلطه خود دراورد ان نه چین است نه روس بلکه ایران اسلامی است/// وجود اعتقادات و باورهای عمیق دینی و همچنین عقبه تاریخی ودر کنار ان منجی جویی و توانمندی فکری مردم ایران از شاخصه های این استعداد است///متفکران غربی برنامه مشخصی برای کنترل این زوال برای خودشان و همچنین مسدود کردن حرکت ایرانیان ارائه دادند از این قرار که نخست اسلام ستیزی واسلام هراسی را در جهان گسترش دهند دوم اینکه اسلام را از درون فاسد و کرم خورده کنند در اندیشه این نظریه پردازان دشمن را باید نخست نیش زد و مسموم کرد تا ظعیف شود انگاه او را با یک حرکت ساده از پای دراورد/// ایجاد تفرقه در بین مسلمانان و ایجاد و نوسازی کینه بین اعراب و ایرانیان از سلسله برنامه هاست زیرا انان جامعه هدف ایرانیان را اعراب تشخیص داده اند پس در صدد از بین بردن جامکعه هدف ما برامدند تا جلوی صدور انقلاب را بگیرند و همچنین سرزمینهای هدف ما را در اتش نفاق و عقب افتادگی گرفتار نمودند///باطرح کشاندن ایرزان پای میز مذاکره و اعمال تحریمها بر ایران در صددکنترل حرکات ایرانیان هستند انان نقاط قوت مارا زیر فشار قرار داده اند و نقاط ظعف مارا به بازی گرفته اند///به اعتقاد انان دوستی وجود ندارد بلکه بهترین دوست دشمن نتیازمند و ظعیف و عقب افتاده است///خسته کردن مردم از جنگ و فقرو تحریم وزندگی سخت را خوراک دور کردن مردم از دین کرده اند///سرکوب از درون راه انان است/// انان برای ادامه سلطه خود بر دنیا به قربانیانی مقیم خاورمیانه و شاخ افریقا نیازمندندو برای انجام چنین مراسم قربانی به استقبال مردمی نیازمندند///پس برای توجیح رفتارهایشان ایجاد فرق جنایتکار مانند بوکوحرام و داعش را در دستور قرار داده اند و با ورود فیزیکی خود به این نزاع طولانی کردن و کنترل توازن قدرت بین طرف های درگیر را دنبال می کنند///دست اخر نیز انقدر این کار را ادامه میدهند تا مردم از جنگ خسته شوند و قوای اسلام ظعیف گردند انگاه برپایی جنگ ثلیبی یا نبرد اخرالزمان را درمنطقه برپا کنند///غرب دقیقا در حال ظمینه سازی برای جنگ موعود است جنگی که بدان باور مذهبی دارند///