سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دره کوچک///قاف در بقا
برای مهدی

///بنام الله/// به نظر من باید تعریف بلا را نخست بدانیم/// از دیدگاه من انچه موجب انحراف ادمی از مسیر تکامل یا همان صراط المستقیم گردد بلا محسوب می شود که بدین جهت جهل و ندانی و عدم رسیدن به شناخت خلقت از بزرگترین بلاهاست/// حوادث ناگوار طبیعی مانند زلزله و یا بیماری و مرگ عزیزان وفقر و هر چیز که موجب رنج و سختی شود هیچکدام ذاتا بلا نیستند///بلا از نظر من وجود خارجی ندارد بلکه یک احساس از وقایع است هرکس حادثی موجب حس تحقیر و فلاکت در او گردد ان حادث برای او بلاست پس در این صورت بلا یک امر متغیر و سیار است///الله میفرماید بازگشت همه به سوی ماست پس وقتی اخرهمه چیز الله است بلا جایی برای وجود ندارد/// حالا کمی عامیانه تر سخن بگوییم /پس درجا زدن در تقرب وتکامل بلای مصور است/// اما از دیگاه دنیوی به نظر من هرگاه ما با اعمالمان خود را مستحق رنجشی کنیم که الله ار باب مجازات برما نازل میکند ان واقع بلا خواهد بود/// مثلا تقاص پس دانی که منتقم ان الله باشد///این نوع بلایی هست که قران بدان اشاره دارد///در دنیای امروز میبینیم که بین انسانها و الله پردهایی از جنس دلبستگی به دنیا و ظواهر ان ایجاد شده این پردها پردهای بلا هستند///پس تا در پس پرده خودیت مانده ایم بلازده هستیم///حالا برسیم به بدترین بلا برای انسان منتظر/// حرف اول اینکه منتظر خصوصیاتی دارد که او را ازبلاسوا می کند/// به نظر من منتظر بلایی ندارد اما رنجشها و دردها دارد مثلا منتظر از درد فراق یار خود می میرد///اینکه منتظر در شرایطی باشد که نتواند به اقایش کمکی کند یا اینکه نتواند موجب ارامش و شادابی امامش شود///بدترین بلا برای فرد منتظر دلبستگی به عالم خاک است و منظورم هر انچه که از خاک باشد هست/// من الان دوست دارم تمام سخنانم را در باب بلاهای منتظر انکار کنم هرجور فکر میکنم برای منتظر بلایی متصور نیستم اخر منتظر در مسیر تقرب و کمال است و در این مسیر بلا جایی ندارد/// لپ کلام همین است منتظر از بلا رها یافته است و چون رهایافته منتظر است///منتظر سعادتمند و رستگار است///منتظر بادرد لذت میبرد و در لذت شوق و قیام روحانی دارد///قلب منتظر مملو از تپشهای فرامادیست///خلوتش نعمت شورشش نعمت.انتظارش شیرین وحتی اینکه همیشه گمان داری بدترین و پست ترین ادم هستی هم این هم بزرگترین نعمت است رها از خود شدن در او نشستن ///حضرت علی بلند فریاد می زد الله ازگناهان من درگذر.ایا ایشان گنه کار بود یا علم به عصمت خود نداشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیر این ازخود رهایی بود و خود ندیدن بود عبور از منیت بود و حس هیچ بودن در درگاه الهی/// منتظرجلوه امام خود است در انتظار بلا نیست بلکه نعمت است////

چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///

(آخرین تغییر در این ارسال: 01-11-1393 08:45 ق.ظ توسط sale63.)






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93 بهمن 2 توسط 63شاعر شهدا 666
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin