سلام
چرا در صدر اسلام و بلاخص پس از درگذشت رسول اکرم بین صحابی رسول بر سر حکومت اختلاف افتاد
دلیلش ان بود که بسیاری از صحابی ذاتا نگاه معنوی و اعتقادی به دین نداشتند و دین را در چهارچوب مادی ان می سنجیدند
یعنی انها باطنا مسلمان نبودند بلکه سیاستمدار بودند
انان نگاه سیاسی به حکومت دینی داشتند نه نگاه معنوی و معرفتی
و این افت همواره در طول تاریخ موجب حرکت انحرافی ادیان گشته منجمله اسلام
در حالی که حکومت اسلامی حاکمیت ملی یا گروهی نیست و حکومت تنها مرکبی برای به فعل دراوردن مکتب است انهم مکتبی الهی بر پایه معرفت و تکامل معنوی که حاصل ان عدالت و اخلاق و سلامت است
متاسفانه هرچه چهره دنیوی حکومت برجسته تر از ریشه معنوی و معنوی خود باشد به همان میزان به طاغوت نزدیکتر و از مشروعیت ساقط تر است
متاسفانه امروز ما شاهد دو گرایش حاکمیتی در ایران اسلامی هستیم
اول گرایش سیاسی صرف
که این گرایش غالبا در سطوح دو به پایین مدیریت کشور شدیدا رو به گسترش است
احزاب سیاسی فاقد اعتبار شرعی هستند و مجموعه های وابسطه نیز همین حکم را دارند و در اکثریت فضای سیاسی کشور چپ و راست در حال گستر ش است
اما دوم گرایش الهی و موعود گرا
این گرایش بیشتر در سطح هسته مرکزی حاکمیت دیده میشود که خود این گرایش از برخی غلط انگاری ها و انحرافات بی نصیب نیست
اما عناصر محدودی در راه راست قرار دارند اما دارای چند نقطه ضعف هستند
بسته بودن فضای اختیارات
وجود قانون اساسی نا موازن
نداشتن برش سیاسی در بین سیاستمداران به قدر لازم
تعریف دارای نقص از ولایت فقیه
تعهدات ملی و بین المللی مسدود کننده
و موارد مهم دیگر که برطرف برخی از این نواقص دشوار و هزینه بر است
اما میتوان مواردی را البته با تن دادن به عواقب ناخوشایند زود گزر اصلاح نمود
به نظر این حقیر خانه انقلاب نیاز به مرمت روتین و رنگ امیزی درخور دارد انهم توسط صالحان
چگونه و کی ان بماند تا اینده هر چه الله متعال مقدر نماید