بنام الله
از همان سالهای نخست حکومت اسلامی از زمان پیامبر گرفته تا خلفای راشدی و ال امیه و عباسی الا تا کنون در جوامع اسلامی به تبعیت از جوامع مذهبی در غرب و شرق عالم همیشه مبحث دخالت دین و شریعت در حکومت و سیاست مطرح بوده که اوج ان در قرون گذشته در اروپا منجر به تقابل شدید مدرنیته و مذهب گردید که با توافق نظر تمام کارشناسان به دلیل نبود بلوغ معنوی و عدالت و رستگاری در جامعه کلیسا و قشر روحانی ان دوره و همچنین تفسیر و تحلیل غلط مذهبی عاقبتی جز فروپاشی مذهب و رواج بدون اخلاق و بدون نظارت دنیای مدرن نبود
دست اخر این نظریه که مذهب و دین مانع و سد راه پیشرفت و دانش و علم است منجر به انچه شد که امروزه بر جهان شاهدیم راهی که ادامه ان حیات بر این کره خاکی را شدیدا تهدید می کند
اما از دیدگاه حق و عدالت دین چیزی جز سیاست نیست
دین نه یک موجود فرا زمینی بلکه امری کاملا متناسب با زندگی در کره خاکی و بر گرفته از شاخص های حیاتی در این سیاره است دین دو وجه ظاهر و باطنی داری که وجه ظاهری ان جز برای فراهم کردن شرایط سالم برای زندگی اجتماعی و شخصی بر روی این کره نیست و این نوع دین غالبا برای عموم مردم که از نظر تکامل به معیشت الهی ناسالمند طراحی شده تا زمینه فساد و هرزه گری و اجحاف میان نوع بشر بسته باشد و انسان ها بتوانند در چهاچوب اخلاقی و تکلیفی معینی در کنار یکدیگر زندگی سالم داشته باشند و ریشه ان در ذات بشر و شاخه های ان تا هرکجا که مربوط به انسان شود ادامه دارد در واقع دین درخت طوبای زندگی زمینی است
و تمام انسانها جز زندگی در سایه ان راهی برای اسایش و ارامش ندارند و همین اصل زمینی موجب می شود تا دین و مذهب حقه که معیار سنجش درستی و یا نادرستی ان در اخلاق و فطرت ما جای گرفته در تمام امور وارد شود من جمله سیاست و حکومت که این دو شاخص های زندگی جمعی هستند
دین معنایی به جز احیای نظم اخلاقی و زمینی نیست و برای زندگی زمینی فراهم شده به همین علت باید در سیاست و حکومت نه ادغام بلکه همسان باشد
این سخن که امام سوم می فرمایند اگر ایمان ندارید ازاد مرد باشید بیان این نکته است که حد اعلای ایمان مردانگی است در واقع بین ایمان و ازاد مردی تفاوتی وجود ندارد شما اگر از نظر باورهای اعتقادی به ظاهر ایمان نداشته باشید اما اخلاق و عدالت را سیره راه خود کنید انگاه بین عمل شما با دستورات الهی فرقی نخواهد بود شما ازاد مرد که باشی میشوی خود قران حتی اگر قران را باور نداشته باشی
اما یگانه راه رسیدن به این تکامل ابدی چیزی جز نشستن در کشتی دیانت نیست یعنی حتی اگر ازاد مرد هستید باید ایمان هم داشته باشید و در اختیار دین باشید تا این روند تکامل در تمام نوع بشر مستمر باقی بماند کسی نمیتواند با این ادعا که انسان کامل و بالغی است خود را رها از بند مذهب و دین و صمد از ان بدانید زیرا تنها صمد الله است وجود ازادمردی بدون باور و اعتقاد به دین مانند ساختمان بدون سازه است که به زودی فرو خواهد ریخت
درواقع دین داخل در سیاست نیست که انرا از سیاست دور بتوان کرد بلکه سیاست داخل در دین است و بخش عمده وجه ظاهری دین سیاست است و اگر کسی بخواهد سیاست را از درون دین بیرون کشد هم دین ناقص شده و هم ان سیاست بمانند دستگاه گوارشی است که از جسم خارج شده پس به زودی بو خواهد کرد و کرم زده خواهد شد و این سخن حق و پاک و شایسته ای برای این تفکر غلط است
در این زمینه یعنی حکومت مذهبی اگر هم نقص و ایرادی پدید اید به دلایل دیگر من جمله عدم علم و سلامت در حاکم و یا دستگاه حاکمیت و یا عدم توانایی و فراهم نبودن شرایط و یا جبر ستم گران و یا نبود درک و برداشت درست از دین می باشد و البته کسی به جز معصوم نمیتواند دین کامل را متجلی ساز البته عالی بهتر از خوب و خوب بهتر از متوسط و متوسط بهتر از بد است و همین شاخص برای خردمندان کافیست تا بر حکومت دینی توسط علما و اندیشمندان مهر تایید بزنند حتی با وجود نواقص و مشکلات فراوان البته تکامل باید مستمر ادامه داشته باشد و توقف یا عقب گرد توجیح پذیر نیست
وجه باطنی دین که امروزه بنام تصوف و یا فلسفه و عرفان بخش اندکی از اشخاص را درگیر خود کرده هم شاخص هایی دارد هم منافعی در ان است و هم ضرر های فراوان و هم به دلیل اسرار امیز بودن و مبهم بودن به مانند اقیانوسی می ماند که هر شناگری را تاب دوام در ان نیست پس بهتر از هرکسی به سمت ان حرکت نکند و اگر هم قرار باشد کسی ان راه را برگزیند نخستین شرط ان رسیدن به تکامل معنوی و عملی در ظاهر دین است و کسی که هوز ظاهر دینش و ازادمردی اش کامل نشده شایسته ورود به باطن دین نیست باطن دین فرازمینی و اخروی می باشد جایی که پرده ها کنار میرود و حقیقت رخ می نماید جایی که دیگر کسی توانایی فساد و گناه ندارد و این مرحله انتهایش عارف شدن و فنا الله شدن است که به دلیل وجود توهمات و زود باوری ها و دام های پیش رو بهتر است از ان دوری شود و اگر کسی شرایط مناسب برای درک انرا داشته باشد بدون تصمیم پگیری و عمد و انتخاب به درون ان کشیده خواهد شد ونیازی به برنامه ریزی و ریاضت و چله نشینی ندارد البته انجام تمام این امور شاید مسافت اندکی از راه را باز کند اما موجب ایجاد نقصان در ظاهر دین شده سرانجام زیبایی ندارد