بنام الله
در ادامه سلسله مباحث مربوط به اقتصاد مهدوی به نقش تورم از هم گسیخته در جامعه می پردازیم
تورم در واقع نابود کننده عدالت است بین شکل که موجب تضعیف پول در دست مردم و کاهش قدرت خرید عموم مردم شده و از سوی دیگر موجب ثروت اندوزی و افزایش سوداوری شرکتها و بنگاهای پولی می گردد و این دو موجب رشد فساد اقتصادی می گردد
وقتی مردم نتوانند با بهره بری از پول سالم و پاک در بازار احتیاجات خود از قبیل مسکن پوشاک و خوراک را تامین کنند پس به ناچار به سراغ پول کثیف می روند
در چنین وضعیتی ما شاهد بی رغبتی نیروی کار برای فعالیت روزمره و از سمت دیگر گرایش عمومی به سوی رانت خواری و رشوه گیری و رشوه پردازی و پلرتی بازی می شویم
به نوعی مردم مجبور می شوند برای رسیدن به احتیاجات طبیعی خود به سمت اقدامات خلاف قانون و اخلاق بروند
در جامعه کنونی ما یک کارمند با ماهی یک و نیم میلیون درامد برای خرید مسکن با قیمت حداقل صدوپنجاه میلیون تومان روبرو هست
این یعنی باید این کارمند برای خرید مسکن حدود سیزده سال حقوق خود را دست نخورده باقی بگذارد تا بتواند پس از بیش از یک دهه خانه ای با قیمت سیزده سال پیش بخرد
یعنی در واقع خرید خانه غیر ممکن است زیرا در طی این دهه بهای خانه به بیش از هفت برابر خواهد رسید پس این کارمند به سمت استفاده از هر موقعیت اقتصادی برای بدست اوردن پول پیش می رود و این یعنی فساد
نبود پایه های اقتصادی و علم پاک در اقتصاد نتیجه ای جز این ندارد که همواره نرخ تورم رو به افزایش باشد و از سوی دیگر قدرت خرید رو به کاهش
در حالی که در اقتصاد اسلامی چنین مسیری باطل و خارج از عدل و حساب و کتاب است
اقتصادی اسلامی است که مرتب در ان تورم مهار و قدرت خرید عموم بالا برود و مردم با پولی که در اختیار دارند از ازادی عمل برای انتخاب جنس برتر برخوردار باشند
و این جریان فراگیر باشد و موجب برطرف شدن فاصله طبقاتی گردد و رسیدن به چنین ایده الی ممکن نیست مگر خارج شدن از سیستم سرمایه داری فعلی و ابدا و احیای شیوه نوینی از اقتصاد عدالت محور
اقتصادی که سودهای ان به جیب زحمت کشان برود و موجب افزایش ثروت همگانی شود نه اینکه دلالان و پول شویان و مالکان امتیازات و صنایع دستشان در جیب کارگران و کارمندان عمیق تر فرو رود
در کوچکترین کارگاه تولیدی ما شاهد این هستیم که یک نفر به عنوان مالک کارگاه یا همان کارافرین از دست رنج نیروهایش پولهای هنگفتی بدست می اورد که سهم نیروی کار از ان بسیار ناچیز و حداقلی و سهم کارفرما و کارافرین بسیار زیاد و حداکثری می باشد و این یعنی فساد
فساد افراد نه بلکه بالاتر از ان یعنی فساد سیستم
امروزه بشر دارد با یک سیستم اقتصادی لجنی و فاضلابی کار می کند و این از دلایل مهم تمام اختلافات طبقاتی در دنیای امروز است
درباره وبلاگ
