بنام الله/// برادر عزیز شما را ارجاع میدهم به ایه اول از صفحه 97قران که الله سخن گفتن از اسرار را کاری بیهوده میداند مگر انکه موجب صدقه یا گشایش مشکلی باشد /// شما به موازات برخی مراجع و علما که روحانیت سیاسی ایران را برگرفته از فلسفه و صوفیه گری میدانید و در روزهای اخیر بخاطر دشمنی و قهر با جماعت انقلابی سعی در تخریب انان دارید و این عمل شما اصلا بانیت خالص نمیباشد/// حالا لازم میدانم کمی توضیح دهم و ان اینکه امر توحید ربط انچنانی به مسئله وحدت وجودی که شما فرمودید ندارد و اختلاف در این امر بر سر نحوه خلقت مخلوقات توسط الله و جایگاه وحدانیت او میباشد اولا/ این امر که الله به چه کیفیتی مخلوقات را خلق میکند و خودش چه نحو ارتباطی با ان دارد از امورلازمه نیست و امر دین یک امر روزمره و ظاهری برای مردم عام است یعنی مردم همینقدر که بدانندالله وجود دارد و صفات او را بفهمن و با او ارتباط معنوی برقرار کنند و در ازمونهای دنیا به راه راست حرکت کنند و وظایف دینی خود را از روی خلوص انجام دهند کافی میباشد و حرام است با طرح امور چگونگی خلقت که از اسرار الهی است مردم را به بی راهه کشاند و موجب تفرقه شد اینکه خداوند چگونه خلقت کرده یا از کی خلقت کرده مثلا اول تصور کرده و برنامه ریخته بعد خلق کرده یا همین که گفت شو مخلوق موجود شد یا اینکه ما در ذهن الله هستیم اصلا هیچکدام به ما ربطی ندارد و ما را چه به برسی الله فرض اینکه هرکدام درست یا غلط باشد نه موجب ایمان میشود نه موجب کفر یا شرک اینها اسرار است و هرکس طبق علمی اعتقادی دارد و من ان را اعتقاد غیر لازم میدانم و پرداختن بدانجز گمراهی در بر ندارد اما شما گفتید که عرفا میگویند الله همه چیز است و همه چیز الله است عزیزم یک مثال من پدر فرزند خود هستم او از من است اصلا از خون و جنس من است و من موجب وجود اویم پس میگویم او من است و اگر من نبودم او نبود و او وابسته و تجلی من است در حالی که من و فرزندم هرکدام هویت جدا داریم و در هم دخل تصرف نکردیم و از این سخن بر نمی اید که من و فرزندم فیزیکی یکی باشیم این مثال واضح تر از مثال دریا است در حالی که هم موج وجود دارد و هم باران و هم رود اما همه وابسته به اب و از اب و اصلا اب هستند اما در عین حال رود جدا از دریا و باران جدا است اما همه جلوه اب هستند یا چوب درخت چوب است میز هم تخته هم همه چوبند اما هرکدام هویت جدا دارد انسان و مخلوق و خالق نیز همین است ما همه حامل ذات الهی و استعداد اوییم ما جز از او چیزی نداریم هرچه ما داریم او بهترش و برترش و فراوانترش را دارد اصلا الله مادر خلقت است پس همه چیز در او خلاصه میشود و خدا همه چیز دارد اما این بدان معنا نیست که پس درخت خداست یا من خدایم در عین اینکه الله همه چیز است اما مخلوقات هویت مجزا دارند و این اراده الله است این واضح است چرا کجروی میکنید شما میگویید الله داخل هرچیز است در عین حال بیرون است خوب این از نظر عقل نامفهوم است خوب اینکه خدا همه چیز است اما هیچ چیز الله نیست هم همان تفاوت قبلی را دارند و با عقل بشر درک نمیشود و تنها در قالب قیاس ومثال قابل اشاره است وگرنه مثال هم نادرست است//// حالا شما گفتید امام خمینی اعتقادات وحدانیش ایراد دارد من چند مطلب از کتاب مبانی اعتقادی در اسلام که از کتب عقیذتی سپاه پاسداران است و حاوی اعتقادات امام خمینی و شهید مطهری است را برای شما بیان میکنم خودتان قضاوت کنید در صفحه115و116امده(اگربحث شناسائیی همه جانبه و کامل باشدباید پذیرفتنیروی شناخت انسان در حد دسیابی به چنین شناسائیی از الله نیست و ویژگیهای او را در قاب مرزها و حدود نمیتوان نگریست و هرگونه قیاس و مثال در این مورد خطا است.انچه در سراسر طبیعت برای بشرازلحاظ علمی و فکری مشهود است کلا مصنوع الله است و محصول امر و اراده او است در حالی که ذات او جزء طبیعت و از سنخ افریده های او نیست تا برای انسان درک ماهیت چنینوجودیاز راه برسی و قیاس امکان پذیر باشد/// در مطلب بعدی/وجودی که نهمعیار و قیاسی برای شناخت ذات اووجود دارد و نه امار وارقامیبرای تعیین توانایی و دانشش/////صفحه127.خوبدقت کنیم میبینیم که موجودات بیشمار و جهان و عشق و نیازهایی که ریشه در ژرفای ما دارند به یک نقطه و سرچشمه ختم میشوند و ان خداست.که ماهیت و واقعیت جهانعین ربط و تعلق وعین اضافه به اوستو هستی از نقطه ای که اغاز شده و تنزل یافتهبار دیگر به سوی همان نقطهاز خطی دیگر صعود میکند و تنها الله شایسته عشق و شیدایی است و اگر انسان اورا یافتچنان شیفته جلال و کمال مطلق او میشود که جز او هر چیز را فراموش میکند(یعنی از نظر معرفت همه چیززیبا را خدا و تجلی او میبیند)صفحه160از حضرت علی به سندتوحیدص73///اوبه همه چیز داناست اما نه بوسیله ابزار و وسایلی که با نبودن انان علم نیز منتفی است بلکه بین او و ملوماتش امر زاءدیبنام علم وجود ندارد و تنها ذاتاوست و بس///در ادامه اگاهی خداوند از خلقت و هستی حضوری است زیرا الله در علم به پدیدها بصورت ذهنی که اساس علم حصولی است نیاز ندارد و اگر دانش او از ان طریق تخقق می یافت نیاز پیدا میکرد در حالی که او بی نیاز مطلق است//// دقت به کلام بعدی کنید161//چونهر پدیده ای در هستی و پیدایش خود به هستی پایان ناپذیر افریدگار خود تکیه زده پس هرگز بین افریدگار و ان هستی حجاب و حاءلی را نمیتوانفرض نمود زیرا اوبه درون و بیرون هرچیز محیط ومسلط است) حالا اقای الله یاری این اعتقادات نظام ولایت فقیه در کجای ان وحدانیت ایراد دارد اصلا ایا بین این عقاید و انچه از قران و ائمه رسیده تفاوت وجود دارد؟؟؟؟ ما اگر میگوییم الله همه چیز است نه به این معنا که هرچیز الله است بلکه یعنی همه چیز جزدر محظر اوتوان و ودانش او نیست و همه چیز نشانه و تجلی الله است مثلا امام معصوم تجلی واقعی صفات الله است و الله مجموعه از صفات است مادر است منبع است اول و اخر است یعنی همه چیز از او شروع و به او ختم میشود به نظر من شما درباره مثال موج دریا دچار کج فهمی لجوجانه و عمدی و نفسانی شده اید اقا جان وظیفه شما در کنار عذر خواهی برطرف کردن کدورت و شبهه است اقا جان مردم توان و علم فهم احکام را ندارند شما مسئله وحدت وجود مطرح میکنید؟؟؟ (sale63)
نوشته شده در تاریخ جمعه 93 آبان 2 توسط
63شاعر شهدا 666