بنام الله..
چند دلیل برای ارتداد وهابیت و تکفیری ها و حامیان انان از اسلام
اول اینکه اینان و یعنی ال سعود و خلیفه و دیگر پادشاهان عرب و دول عربی امروزه با یهود و اشغالگران سرزمین های اسلامی در یک جبهه قرار گرفته اند در حالی که قران یهود و کفار را دشمن مسلمانان و همچنین روایات و احادیث معتبر و متواتر ایندو را جبهه مقابل اسلام در اخرالزمان دانسته
دوم اینکه. نحوه برخورد تکفیری ها با اسرا و مردم شهرهای اشغال شده اصلا با سنت و کتاب تطابق ندارد
سوم اینکه نوع سیستم برده داری نوین این گروه ها اصلا اسلامی نیست و انگیزه های فرقه ای و مالی جای انگیزه های اجنماعی و فرهنگی را گرفته
چهارم اینکه حرمت ماه های حرام را شکسته اند
پنجم اینان همواره اغاز کننده گان جنگ ها بوده اند در حالی که پیامبر پیش از هر جنگی دست صلح و تعامل را پیش می گرفت
ششم اینکه کشتار افراد غیر نظامی و ویران کردن ابادی ها و زیر ساخت های عمومی
حمله به مجروحان و دواخانه ها و مراکز علمی و عمومی و غیره را نیز اضاف کنید و کلی دلایل دیگر که به موجب این موارد این گروه ها و حامیان انان لایق عفو نبوده و مصداق ایه قران مبنی بر اینکه انان را هرجا یافتید به قتل برسانید حتی اگر به پرده کعبه اویزان باشند هستند و این حکم صادر شده در وقت معلوم بدست ارتش امام زمان اجرا خواهد شد
بنام الله
دوستان همه ما جسمی خاکی داریم . و وجودمان از روح است . همه ما پس از انکه نطفه ای بودیم طبق ایات وحی پی در پی افریده شدیم یعنی تکثیر سلول شدیم تا به جنین تبدیل شدیم
همه ما یک جور به دنیا امدیم و طبق یک سیستم پرورش داده شدیم
همه ما می شنویم میبینیم درک داریم عقل داریم و در کل ما یک وحدت در خلقت داریم و در یک سیاره زندگی میکنیم
من مخالف با تنوع و تنوع فرهنگی و معنوی نیستم اما سوال من این است
چرا ما انسانها که یکجور افرینش شدیم و در این امر با هم برابریم اما در زندگی و راه تکامل و گذران عمر باهم تضاد داریم
چرا هر امتی اموری در تضاد با امور امتهای دیگر دارد مگر ما یک سیستم نداریم پس این اختلافات ناشی از چیست
ایا چیزی جز کجروی و انحراف از صراط المستقیم ؟
اهای علما اهای مردم ایا تا کنون به عمق معنای صراط المستقیم فکر کرده اید ایا میدانید تکامل چیزی جز این نیست ایا میدانیم باطن خاص صراط المستقیم پیش از اینکه اشاره به راه معصومین داشته باشد معنایی فراتر دارد
معنایی که معصوم تجلی ان است
صراط المستقیم یعنی اینکه ما در خلقت واحدیم و در تکامل هم واحدیم پس هرگونه اختلاف و تفاوت یعنی انحراف و معیار سنجش این دو ترازوی عصمت است
اری ترازوی عصمت معیار سنجش عدالت و تکامل است / . / دولت امام زمان محقق کردن این اصل را در دستور کار دارد پس اماده باشید و بدانید امام و یارانش چه در سر دارند و چه از شما میخواهند و راه اینان و اصول اینان و معیارهای اینان متفاوت از تمام انچه امروز دنیا در حصر ان است می باشد /
امام و یارانش اورندگان و بنیانگذاران صراط المستقیم هستند
ماه پرهیزکاری و صبر واستقامت
ماه غلبه بر نفس اماره و سرکوب خواهش های روزمره
رمضان ماه دل کندن از خود و ازاد شدن از جسم دنیایی و روح مادی محور است
بهترین اعمال در ماه مبارک قران در واقع همان
عمل به قران است
اینکه در این ماه ما بتوانیم قران فاعل باشیم و تا انجا که قدرت و توانش را داریم عمل ما قرانی شود
رمضان ماه قران ماه استقامت در مقابل نقوش و خرعه های دنیای فانی است ماه مقاومت و امید به معاد و روز حساب
ماه بر هم زدن معیارهای دست و پا گیر دنیایی
رمضان ما صبر و دعا برای گشایش است برای شفاعت گشایش امر فرج و شفاعت اخرت که ایندو مقدر نگردد مگر عمل به قران در بین دسته ای از صالحان و چه بهتر بین تمام مردم باشد
رمضان ماه ازادی از بند زمین و زمینیان است ماه ملکوتی شدن اسمانی شدن از جنس ناب و اصیل ادمی شدن ماه برگشتن به سرچشمه واصالت خود
ماه نگاه کردن به اسمان و تفکر و شب زنده داری
ماه شناخت و بصیرت
بصیرت خیلی مهم است
در دنیای رنگارنگ امروز بصیرت قطار سعادت است
مخدوش لحظهای تنفس امروز من
بنیانگذار نخستین جوانه زدنهای درخت ازادی ایست
از من تا ملکوت صدای دیدار تو می اید
تو تو تو ای
پروانه ظهور
شکفتن درونی ترین خداوند من است
من کودک تو نه فرزند زمینم
زمینی که جز خون چشم در نگاه ولیش ندید
اقا جان خداوند قسم بجای من خوانده بود که این تن نحیف
نه گل روی پرده بلکه گلاب بازاریست
اینها قطرهای فشرده احساس من برای تو که نزدیکی و برای من که در هنگامه
پسر زهرا
ظهورت را توی دست میگیرم برای کسی نه کسان هدیه می اورم امنروز نه فردا
این نوشته این قنوت داءمی این رکعتهای نماز عشق من است
من برای سجود اماده ام من نه از خاک بلکه از اسمان برگشته ام
سلام
سکوت ساده مردی تنهارا چگونه به نظاره نشسته مرغ سفیدی که پرهایش رنگین کمال تصورات مرا شکل میدهد
اسمانترین حظور
به شکل قدمهای کدام خلوت گزینی کوچهای شهر عاشقان را شلوغ خواهد کرد
وباز دوباره کوه دوباره پرتگاه دوباره سقوطی از جنس همین خاکهای ابادی
این سکوت مفهوم دار فرزند توست ای کودک نیزارهای در ابادی