بنام الله///یکی دیگر از جنبهای علم غیب الهام است. الهام در ذات یعنی متوجه شدن یعنی از امری که پیداست اما ما حواسمان بدان نیست اگاه شدن/در برخی امور هم نوعی بیداری ذهنی است که الله انسان را متوجه ان میکند تا رفع مشکل نمایید یا بدان سبب بنده را نجات دهد ./ الهام برای تمام بندگان الله ممکن و برای هر امری ممکن است/مثلا ما در عین رانندگی یک ان حواسمان پرت شده و متوجه اینکه ماشین دارد از جاده خارج میشود نیستیم که یک ان گویی کسی ما را اطلاع درونی میدهد که در خطریم و ما بدان اعلام واکنش نشان داده و از وقوع حادثه جلوگیری میکنیم/ نوعی ندای از منبع ناشناس است که گاها ان منبع اطلاعات و استدلاعات درونی خود ماست. و گاها توسط الله و یا برخی ملائک به هر دلیلی است/ ائمه در این امر هم توانایی ذاتی فوق العاده ای دارند/ چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم/// |+| نوشته شده توسط sale63 در جمعه پنجم مهر 1392 | نظر بدهید
چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///
بنام الله/// یکی دیگر از جنبه های علم اینده حس ششم است اری به این نام ما ان را میشناسیم و معمولا انرا نوعی حدس و گمان یا الهام میپنداریم. در واقع این ضمیر ناخود اگاه ما است که فعالیت بهتری دارد. همانگونه که در مطلب1گفتم ما در روز ازل از انچه در دنیا به وقوع میرسد در احوالات ما اگاه شدیم و سپس در روند رشد جسمانی دچار فراموشی میشویم تا ازموده شویم. اری اما فراموشی ما در ضمیر خود اگاه و ناخود اگاه متفاوت است.در ضمیر ناخود اگاه باطن ما شبحی از انچه در ازل بر ما گذشته است را در ذهن روی دست نگه میدارد.مثل دیدن تصاویر مات و کدر. حالا اگر افرادی بتوانند بهتر از دیگران حافظه ناخود اگاه خود را فعال نگه دارند توانایی نوعی برقراری ارتباط موثر تر با ناخود اگاه خود را دارند/ این ارتباط باعث میشود که اندکی از اطلاعات و شعورات موجود و فعال در ضمیر ناخود اگاه راحتر به خود اگاه ما سرایت کند و فرد مذکور حدسیات نزدیک به واقعیت رامتوجه شود انهم در حد یک ان احساس متناسب با احوال ان امر./و نسبت به این بینش عکس العمل نشان دهد که ما این امر را زاده حس ششم میدانیم و می نامیم. معمولا افراد غمگین و افسرده و یا شعرا و افرادی که در ضمینه خاصی مهارت غریزی پیدا میکنند میتوانند راحتر از دیگران به این نقطه برسند و حدود متفاوتی راروی دست بیاورند. امکان خطا نیز البته بسیار بالا است و نمیشود روی این امور چندان استدعال نمود
چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///
بنام الله///عشق یعنی هر انچه هست فدای یکی که هدف است وصال او هدف است و هر عملی برای رسیدن به معبود حق است حالا اگر ما معبودی فنا پذیر داشته باشیم عشقی فنا پذیر زاییده خواهد شد و اگر معبودی ابدی در قلب ما نمایان شود عشقی ابدی و جاودانه و وصالی همیشگی ببار ارد/ در واقع فقط یک معبود برای همه وجود دارد اما گاها نقص و خطای ذهنی و جسمی ما دچار انحراف شده و معبودی فنا پذیر را به عبادت میگیرد/ تعجب نکنید عشق عبادت ببار می اورد اما اگر ما به واسطه محبت به معبود یگانه عاشق انچه از اوست هم شویم در واقع به وصال نزدیکتر شدیم یعنی نمیشود بدون عبادت معبود یگانه به عشق انچه از اوست رسید و عشق به الله عشق به همه چیز را حاصل میکند و عشق به غیر الله ما را از همه چیز دور میکند الله 100است و همه چیز کمتر از ان پس چونکه صد امد نود هم پیش ماست چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///
بنام الله/// روزی فردی هندو در دنیای مجازی بمن گفت ایا الله شما چنین توانایی دارد/من دریافتم که با عالمی رند و کینه توز طرف شدم/ نخست میزان سواد و سنم را به او متذکر شدم تا گمان نکند با عالم دین مناظره میکند. سپس با کمک الله این پاسخ را به اودادم که ما انسانها مخلوقات الله ایم پس هر توانایی که در ما موجود است در افریدگار ما موجود است که اگر این نبود ما نیز ان توانایی را نداشتیم/ او پذیرفت. سپس به او یاداور شدم که ما انسانها هم از خود بزرگتر ساخته ایم هم تواناتر و سریعتروچند گروه از ابزار صنعتی و وسایل الکتریکی و ساختمانها و بناهای بلند را به او ارائه دادم/ انگاه از او پرسیدم چگونه خالق ما خود توانایی خلق از خود بزرگتر و تواناتر ندارد در حالی که اوست که این توانایی را بما داده.پس چگونه انچه از ان عاجز بوده را در ما به ودیعه گماشت. سپس از او پرسیدم که حالا که بر تو ثابت شد الله این توانایی را دارد پس ایا میتوانی از او بزرگتری را بمن نشان دهی یا ازاو تواناتری را. و پاسخم سکوت بود زیرا الارغم توانایی الله اما از او تواناتر و بزرگتر هم وجود ندارد و چنین نیت او که قصد داشت جلوی عده ای هم من را تمسخر کند و هم الله را ناتوان جلوه دهد را گرفتم و این تنها مدد اللهی بود که ذهن من اینچنین یاری کند الله شکرا الحمدالله(وبلاگ دره کوچک منبع)
sale63 ya mahdi | 18:28 - شنبه بیستم مهر 1392
بنام الله///اولا همه چیز دست الله است اما در روایات بیشترین احتمال برای ظهور در ماه محرم است مصادف با عاشورا.اما در باب اینکه چرا ما هرجمعه منتظر ظهوریم/زیرا اینکه امام در روز جمعه ظهور میکند و این حتمی است و غیر قابل تغییر اما الله میتواند در سال یا ماه ظهور تاخیر ایجاد کند.زیرا الله مقید به وقایع است و ممکن واقعه ای رخ دهد که ظهور مولا به صورت اورژانسی لازم باشد.مثل شبی که امیرالمومنین در بستر رسول الله خوابید و ما ان را از شجاعت و فداکاری ایشان میدانیم در حالی که اعتقاد داریم ایشان از علم اینده مطلع هستند. پس تناقض پیش میاید زیرا در این صورت شجاعت و جان نثاری دیگر معنی ندارد چونکه ایشان از حوادث مطلع بودن . اما همینکه الله مقید به وقایع است باعث میشود که هر ان تغییری در تقدیر روی دهد و اتفاقات دچار تحول شوند (برهان) الله مدبر است و همین قابلیت خلقت اوست که به او اجازه مدیریت میدهد زیرا اگر هیچ چیزی که الله مقدر فرموده دیگر خود او نتواند ان را تغییر دهد پس تدبر هم معنایی ندارد. الله می نشیند تا تقدیر خودش طبق برنامه عمل کند تا روز قیامت. اما نه الله مدیر است و مدیریت ذاتا ایجاب میکند که هر ان تغییری روی دهد که جز الله کسی ازان اطلاعی ندارد حتی ائمه // امکال تغییر در وقت ظهور وجود دارد/مانند تغییر در زمان مرگ / مثلا کسی تقدیر او95سال عمر دنیویست اما او در یک تصادف رانندگی در25سالگی اعضای حیاتی بدن خویش را از دست میدهد .مثلا مغز او از بین میرود. خوب از نظر علمی ایشان دیگر قابلیت برقراری رابطه حیاتی ما بین روح و جسم را ندارد. پس برادر عزرائیل فورا جهت قبض روح ایشان پیش از موعد مقرر اقدام مینمایند/ امر ظهور نیز چنین است . ممکن است وقایعی رخ دهد که دیگر عدم دظهور امام به منزله نابودی نسل انسان و یا اسلام باشد پس در همان وقت امر ظهور فورا انجام میشود ویا اینکه وقت ظهور فرا رسیده اما شرایط ظهور مهیا نشده پس ظهور به تاخیر می افتد زیرا حتی در ان هنگام اگر ظهور پیش اید اهداف مورد نظر بدست نمی اید و این مطالب و امکانات خود بیانگرو نمایانگر تدبر الهی در تقدیر است
چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///
بنام الله/// تمام موارد ذکر شده درست است و هر پلیدی مستحق لعن است اما نباید به هنگام مدارا و یا هدایت و عهد صلح به طرف مقابل لعن فرستاد زیرا هم باعث دشمنی و هم عدم هدایت میشود/ لعن باید محتوایی باشد مثلا گفت لعنت بر منافق یا بر کسی که به پیامبر افترا بسته یا ستم کرده /جوری که طرف مقابل از درون به سختی وجدان افتد نه انکه با خطاب سریع و رک برای تحقیر لعن فرستاد زیرا هم باعث لجاجت و هم باعث کینه وانتقام میگردد/و هم ممکن است بخاطر لعن ما مقدسات ما مورد اهانت قرار گیرد
بنام الله/// اری همه چیز از یک نقطه گرفته شده از یک ذره بقول دانشمندان عصر حاظر ذره بنیادین که گویا رنگش بسان نور سفید است. حال انکه الله قرنهاست گفته ما خلقت را از نور افریدیم/// اینکه همه چیز از یک ذره به وجود امده شکی در ان نیست اما نه ان ذره بی فهم و شعور و نفسی که دانشمندان بدان اعتقاد دارند انان میگویند تمام خلقت از یک ذره بنیادین به وجود امده و اتفاقی نیز بوده و هیچ هوشی در پس ان وجود ندارد بماند که خود این دانشمندان هرچیز دارای نظم و برنامه را هوشمند می نامند/ حالا میپرسیم ان ذره نادان و بدون شعور توسط چه عاملی دچار تحول شد /گفته اند انرژی/ پس انرژِی مادر خلقت است/ حالا انرژی را چه عاملی به وجود اورد؟؟؟/ منبع انرژِی کجاست؟؟؟چگونه هدایت میشود؟زیرا اگر هدایتی در کار نبود نظمی به وجود نمی امد/ هدایتگرانرژِی تحت چه توانایی ان را هدایت کرده و نظم بخشیده/// حالا میپرسند الله را چه کسی خلق کرده؟فرضا الله را کسی خلق کرده/ اولا مخلوق الله نیست پس خالق او الله است و ما اورا الله میدانیم/ تا بینهایت پیش بروید اخرش یا باید بگویید یکی خالق همه چیز است و خود خالق ندارد/یا باید بگویید این مسیر اغاز ندارد/که در هر دو حال ما به یک اراده بدون اغاز وبدون خالق میرسیم/ انان میگویند این وجودی که همه چیز از اوست فاقد فهم و قدرت اراده است/ فرضا درست الله فاقد فهم و اراده باشد سوال اینجاست پس ما فهم و اراده خود را از کجا اورده ایم/ منبع فهم و اراده ما کجاست؟
بنام الله/// اگر ایران بخواهد تنها به منافع ملی خود فکر کند و کلام الله را ببوسد و بگذارد کنار و در یک تحول اسرائیل را به رسمیت بشناست و با غرب از در دوستی پایدار وارد شود قطعا جهان غرب از ان پس ایران را براعراب مسلط میکند و اعراب دچار نگرانی از این بابتند زیرا نزدیکی ایران به غرب یعنی نابودی حکومتهای عربی/// اما از انجا که ما صاحب داریم و هدف ما رسیدن به فرج و تسلیم در برابر الله است حاظریم خاک و مال و ناموسمان را در جهت رضایت الله و یاری امام زمان و زنده ماندن دین فدا کنیم و صد حیف که این اعراب نادان چشم دیدن این فداکاری را ندارند وگرنه هرگز روبروی ما نمی ایستادند
درباره وبلاگ
