سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دره کوچک///قاف در بقا
برای مهدی

بنام الله/// پرسیدید برای اقایمان چه میتوانم بکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منم بی پرده و بدور از غلو و لاف میگویم ///// هرکاری که ازم بخواهید میتوانم بکنم/// چه تجربه اش داشته باشم چه نه چه در حدم باشد چه نه چه فکرش را بکنید چه نه /// هرکاری و برایم مهم نیست چه بهایی باید بابتش بپردازم/// من فرزند نسل خواستن توانستن است هستم/// من ازاخرین خاطره ای که به یاد دارم پیرمردی خردسال است که میگویند ناپدری پدرم بوده و در همون سالی که من به دنیا امدم فوت کرد/// از کودکی جز فکر کردن چیزی بلد نبودم هر روز 24 ساعت8 ساعتش کارم فکر کردن بوده /// سال اول دبستان معلم پرسید شغل اینده چیه؟گفتم:رفسنجانی//// اخه اون روزا ایشان رئیس جمهور بودند/// هر روز از خردسالی تا پیری و مرگم را در نوع های مختلف مرور میکردم یکبار مهندس میشدم بار بعد تاجر بار بعد راننده بار بعد ورزشکار هردفعه هم یک رشته و از روحانی بگیر تا ارتشی تا هر چه که دلتان بخواهد با جزئیات هم زندگی خود را مرور میکردم از نحوه بزرگ شدنم تا ازدواجم تا حتی چتور پول جمع کنم ماشین بخرم تا خونه خریدنم هر بار هم یک خونه و یک ماشین جدیدتر/// ته تمام زدگی هایم همه چیز را برای برطرف شدن رنج دیگران و یا سربلندی کشورم و دینم خرج میکردم اولین بار هنگام خدمت سربازی به فکر سرباز امام زمان شدن افتادم؟؟؟ اما عجیب هرگز قادر نبودم با ذهنم حرکت کنم گیر کرده بودم من متخصص ساختن دنیاهای خیالی شده بودم اما نمیشد این دنیا جدید را حتی برای یک ساعت پیش ببرم تمام راه ها بسته بود و دیگر تمام خیالات و رویا پردازیها به اتمام رسیده و دیگر نمیشد با خیال زندگی کرد من متوقف شدم و از ان روز نمیدانم خیال به واقعیت گرایید یا من واقعی وارد خیال شدم؟؟؟؟؟ دیگر هیچ چیز در اختیار من نبود دیگر من من نبود مسیر زندگی من عوض شد مثل کسی که یکباره توفانی از راه برسد و او را با خود ببرد و در سرزمینی غریب اما اشنا بنشاند من نه شبیحه بچه مومن ها هستم نه تا ان لحظه مسجد رفته بودم نه بسیجی بودم هرچه بودم بد هم نبودم اصلا به نظر من بد نباشید خدا شما را به خود نزدیک میکند این ساده ترین راه تقرب است///حالا من هیچ برنامه ای برای اینده ندارم البته زندگی عادی ام را انجام میدهم و فعالیت زیادی هم برای خانواده ام دارم اما طلب چیزی در اینده ندارم هر کار بگویند برای امدنت میکنم مهم نیست از پس ان بر ایم یا نه مهم این است که دیگر به نتیجه اش نباید فکر کنم چون هدف تویی و راه را تو نشان میدهی کارها را خود تو میکنی نه دیگران ما و من فقط وسیله هستیم تو مغز و ذهن و فاعلی تو همه چیزی جز تو من نیست و من جز تو کسی نیست تو باشی من هستم و نبودن تو قابل تصور نیست باید به تو رسید باید با تو بود همیشه و هرجا و در هر دنیا و هر زمان تو تمام ذهنی تو تنها راهی و تنها مقصد و جز رسیدن به تو چاره ای نیست.چاره تویی درد تو و درمان نیز تو هستی.توغروب به امید طلوع و طلوعی بدون غروبی تو سرتاسری تو تجلی صفات حق و واضح ترین تکاملی .برای امدن تو باید به سوی تو امد.برای دیدن تو باید چشمها را لیزری کرد و جز به سمت تو جایی پراکنده نشد با تو تمام علم اینجاست و بدون تو علمی وجود ندارد تو منطق تو برهان تودلیلی دلیل خالق برای خلقت و دلیل خلقت برای خالق... تو مجموعه هستی تو یگانه راه هدایتی/// راه راست تویی نعمت تویی و در هرکلام قران تویی اینجا تویی قران اینجاست و من چیزی نگفتم جز انچه از تو می اید تو سبب برای سخن و هدف برای حرکتی تو تو تو تو تو تو تو و چون تو در این سخن هستی من هم هستم همه هستن قلبها برای تو میلرزند و تو بالتر از هر چیز پس از الله هستی و تو می ایی همین زمان می ایی برای سجده در مقابل معبود این ندای الله اکبر است که تو را صدا میزند تا بیایی برای نماز و ما همه پشت سر تو ایم هرجا که باشیم و هرگونه که باشیم وقت نماز است

چه خوش است که یار مهدی باشم///هرلحظه سرقرارمهدی باشم///فرقی نکند برای من فرمانده///یارفتگرسپاه مهدی باشم///





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 مهر 29 توسط 63شاعر شهدا 666
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin